به گزارش پایگاه اطلاعرسانی میارجل؛ مراسم نماز جمعه پانزده مهر سال ۱۴۰۱ زاهدان از برخی جهات بسیار مهم و تاریخی تر از دیگر نمازهای جمعه بود. دو اتفاق فرامتنی مهم توسط مردم نمازگزار بلوچ رقم خورد که شاید در تاریخ ایران هم بینظیر بود.
برای درک عظمت عمل مردم بلوچ در زاهدان باید این نکته را یاددآوری کنیم که آنها در حالی به نماز جمعه زاهدان رفتند که هفته قبل جمعه خونین را از نزدیک تجربه کرده بودند. اما در نماز جمعه زاهدان چه شد که اگر از التهاب این روزها هم بگذریم باز هم در تاریخ بلوچستان ویژه خواهد ماند؟!
بی شک اولین موضوعی که جلوه میکند برگزاری آرام و متین نماز جمعههای اهل سنت در بلوچستان و به خصوص زاهدان بود که با کمترین حاشیه برگزار شد. سخنان خطیب جمعه زاهدان صریح، بی پرده، شجاعانه ولی آرام و بدون تنش بود. در آن سخنان نه خشونتخواهی بود و نه قانونگریزی دیده شد. مردم مصیبت دیده نیز سخنان را شنیدند و با رفتار خود مواضع خطیب جمعه را تایید کردند.
اولین پیام جمعه زاهدان همین موضوع بود که قوم بلوچ قومی است که از جان و دل امنیت را میخواهد و سندی بالاتر، اجتماعات باشکوه ولی آرام این جمعه بلوچستان؟! آیا جمعه اخیر ثابت نکرد که مردم بلوچ وفادارترین مردم به امنیت کشور هستند؟! و حتی از غمهای سنگین خود نیز در این راه گذشتهاند، آیا اتهام ناامنی و گروهکی بودن به عموم این مردم بزرگترین جفا نیست و نبود؟!
مسأله دوم اظهارات خطیب جمعه در تشکر از دیگر اقوام ایرانی و ملت ایران برای ابراز همدردی با قوم بلوچ در حوادث اخیر بود و خطاب قرار دادن حتی شلیک کنندگان با کنایه «هموطن» معنادار بود. در نماز جمعه تاریخی به صراحت بیان شد که قوم بلوچ با همه ایرانیها حس هموطنی دارند. اما حال سوال اساسی از برخی مدعیان این است که بزرگترین نخبگان و علمای مذهبی بلوچستان کی داعیه جدا بودن از ایران و وطن داشته اند؟! آیا اتهام تجزیه طلب بودن و ارتباط با گروههای تجزیه طلب به این قوم و مردم بلوچستان جفای تاریخی نیست؟!