یک دختر فعال بلوچ می‌گوید: سوزن دوزی زنان بلوچستان که زینت هر خانه و پوشش زنان و دختران بلوچ است از بارزترین پتانسیل هنری و فرهنگی این بوم است.

پایگاه اطلاع‌رسانی میارجل در ادامه بولتن خبری خود برای معرفی افراد شاخص، معتمدان محلی و فعالان اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، گفت‌وگویی با ماه نور رئیسی فعال زنان سربازی ترتیب داده است.

خود را معرفی کنید و از سوابق تحصیلی، فرهنگی، علمی و اجتماعی خود برای ما بفرمایید.

عرض سلام و تشکر؛ ماه نور رئیسی از شهرستان سرباز هستم؛ مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته‌ی علوم سیاسی را به اتمام رسانده و در مقطع دکتری هم رشته علوم سیاسی با گرایش جامعه شناسی سیاسی را در دانشگاه آزاد مرکزی تهران انتخاب کرده‌ام. سابقه ی تدریس در دانشگاه بین المللی چابهار و کار در کانون فرهنگی زنان بلوچ استان که منجر به برگزاری و مدیریت بیش از ده‌ها کارگاه آموزشی در زمینه‌های تربیتی، سیاسی، بهداشتی، حقوقی و..... برای رشد و آگاهی بانوان در دو شهرستان سرباز و چابهار و همچنین دارای مقاله پژوهشی در سطح بین المللی و گواهینامه آموزش تحلیل سیاسی از انجمن علمی علوم سیاسی را دارم.

مهم‌ترین ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های فرهنگی و اجتماعی بلوچستان را در چه می‌بینید؟

فرهنگ و اجتماع مردم بلوچستان برگرفته از تاریخی عمیق و دیرینه است که پتانسیل‌های آن در آثار باستانی همچون شهر سوخته، جیرفت و باهوکلات و فرهنگ رایج کنونی در جامعه بخوبی قابل لمس است.

سوزن‌دوزی زنان بلوچستان که زینت هر خانه و پوشش زنان و دختران بلوچ است از بارزترین پتانسیل هنری و فرهنگی است که می‌توان با حمایت بیشتر، صنعتی خودکفا در مُد و لباس و تزئینات خانه را ایجاد کرد. سفال‌های کلپورگان و سرباز، سکه دوزی، مراسمات هامین و خرماپزان در بلوچستان، ماهیگیری و دریانوردی در نوار ساحلی، دامداری کوه نشینان دامنه تفتان، کشاورزی مردمان شمال بلوچستان و منطقه سیستان و غیره همگی از پتانسیل‌های فرهنگی و اجتماعی مردم بلوچستان هستند که نیاز به توجه و تقویت به سوی اقتصادی بومی و خودکفا دارند.

از دیگر پتانسیل‌های اجتماعی، می‌توان همدلی را نام برد که در سیل اخیر توسط مردم به واضحی نشان داده شد. مَیارجَلّی از دیگر شاخصه‌های جامعه بلوچستان است که متاسفانه با جهت دهی‌های نامناسب و سوءاستفاده فرصت طلبان در راستای تحقق اهداف تندروانه خود که معمولاً در زمان انتخابات بیش از پیش به چشم می‌خورد، آن را به سوی تضرر و قومگرایی حرکت داده و میارجلّی به معنی ناصحیح ظلم‌پذیری رواج داده شده است؛ در حالی که تعریف آن چیزی شبیه پناهندگی است. در کلیت علاوه‌بر سوزن‌دوزی و صنایع دستی، هنر، فیلم و موسیقی و همچنین گردشگری را هم می‌توان از دیگر پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های فرهنگی و اجتماعی بلوچستان نام برد.

مهم‌ترین آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی بلوچستان درحال حاضر چیست و چه باید کرد؟

بزرگترین مصیبت جامعه عدم آگاهی مردم نسبت به حقوق انسانی و شهروندی خود که منشأ آن ضعف در آموزش مدارس و آموزش سواد اجتماعی و در کُل زیرساخت‌های آموزشی است که منجر به آسیب‌های جبران ناپذیر بعدی همچون ناتوانی در برنامه ریزی شخصی و خانوادگی، ترک تحصیل فرزندان، اعتیاد جوانان، اشتغال کاذب، افراط‌گرایی و خشونت، ظلم پذیری، ناآگاهی سیاسی و اقتصادی و غیره می‌گردد.

کشورهای توسعه یافته با اولویت قرار دادن آموزش و پرورش در صدر نیازهای جامعه و ایجاد این باور همگانی در فرهنگ مردم، نو نِگری و نوسازی و اصلاح تعلیم و تربیت را با مشارکت و همراهی مردم به یک اصل اجتناب‌ناپذیر تبدیل کردند. این در حالی است که مسئولان آموزش و پرورش کشور بارها اعلام داشته اند که "مدارس کپری" در بلوچستان را برچیده‌اند ولی در واقعیت تاکنون اقدامات کافی در این رابطه نداشته و مدارس کپری که از عوامل این ضعف‌ها در آموزش هستند همچنان پابرجا هستند.

و یا مسئله اعتیاد، عدم توجه مسئولین به موسیقی و عدم وجود کمک مالی و بی توجهی نسبت به نشر کتاب‌های نوشته و یا ترجمه شده به زبان مادری قوم بلوچ و.... حتی می‌توان به نقش برخی از چهر‌ه‌های افراطی بر مناسبات فرهنگی قوم بلوچ اشاره کرد که بیشترین صدمات و لطمات نامعقول در این زمینه را همه اقشار جامعه و بخصوص بانوان متحمل می‌شوند.

 ایجاد کمپین‌های مردم نهاد توسط فعالین اجتماعی برای حل و رفع معضلات نامبرده و یک حرکت جدیِ عملی از سوی حاکمیت می‌تواند این آسیب‌ها را با توجه به جمعیت جوان استان، به فرصتی عالی تبدیل کند.

راهکارهای اجتماعی و فرهنگی برای رسیدن قوم بلوچ به جایگاه واقعی خود در کشور را در چه می‌بینید؟

جهت ارائه راهکار بایستی در وهله‌ی اول به دلایل وجودی مسئله توجه کنیم. تبعیض و بی‌عدالتی در سیاست‌های مرکز(عدم بکارگیری نیروی متخصص و تخصیص بودجه برای مسایل فرهنگی و اجتماعی) در سال‌های اخیر باعث شده که خواسته یا ناخواسته ملت بلوچ منزوی شود و نتواند به جایگاهی که باید برسد.

حذف این تبعیض و بی‌عدالتی و به کارگیری افراد شایسته و دلسوز بومی در مدیریت‌های استانی اولین قدم مهم در تحقق حقوق است. با سهیم کردن افراد توانمند در لایه‌های فوقانی حکومت و شفافیت در تصمیم گیری‌ها می‌توان امید تحقق حقوق را در دل مردم زنده کرد که این در قدم بعدی نیازمند رسانه‌های بومی و محلی با محتوای سازنده که متناسب با فرهنگ و زبان مردم باشد تا موجب رشد آگاهی گردد.

همچنین شناساندن هویت قوم بلوچ در قالب فیلم، مستند، موسیقی و در کلیت نشان دادن فرهنگ غنی قوم بلوچ در رسانه‌ها و شبکه‌های ملی و بین‌المللی که این چهره منفی و نادرستی که در طی سالیان علیه قوم بلوچ ایجاد شده است، تغییر کند.

شما مهم‌ترین وظیفه نخبگان بلوچ در شرایط فعلی فرهنگی و اجتماعی بلوچستان را در چه می‌بینید؟

نخبگان در شرایط فعلی و در پاسخ به برخی سیاست‌های تبعیض و بی‌عدالتی باید بصورت صریح از آن حرف بزنند و صدای قشر و طبقه‌ی محروم که در جهت احقاق حقوق قانونی و انسانی‌شان است باشند و همچنین نخبگان وظیفه دارند آگاهی عامه‌ی مردم را بالا ببرند و در نبود رسانه‌های مستقل بقدر کفایت، با استفاده از فضای مجازی و همراهی با هم نسبت به وقایع جاری واکنش نشان دهند و سعی کنند با زبان ساده، مسائل را به درک اجتماع برسانند.

نخبگان و فرهیختگان شهرهای مختلف علاوه بر ایجاد سازمان‌های مردم نهاد در جهت توسعه و رشد فردی و اجتماعی قوم بلوچ، می‌توانند با برگزاری نشست‌ها و کنفرانس‌های تحلیلی از وقایع روز و بحث در مورد آسيب‌های موجود، با همفکری به نتیجه‌ای مطلوب که به نفع جامعه و نسل‌های آینده است برسند و سعی در سوق دادن جامعه بسوی آن نقشی پررنگ داشته باشند.

نقش کار رسانه‌ای در کمک و پیشرفت بلوچستان را چگونه می‌بینید؟

با اطمینان بالا می‌توان گفت که رسانه‌ها از اصلی‌ترین ابزار دموکراسی و رشد آگاهی‌ها هستند که مهم‌ترین اصل کار رسانه‌ای استقلال آن رسانه و عدم وابستگی آن به جناح‌ها، ارگان‌ها و احزاب است تا بتواند رسالت خود را به خوبی انجام دهند. یکی از معضلات اصلی و عامل عقب ماندگی اجتماع، نبود رسانه‌های مستقل و متخصص است که نسبت به موضوعات مختلف به تولید محتوا بپردازند.

رسانه‌ها می توانند با فرصت دادن به نخبگان و کارشناسان در زمینه‌های مختلفی که اجتماع از آن آسیب دیده و می‌بیند، اقدام به آگاه‌سازی و سپس ارائه راهکار و القای اندیشه و فکر به عموم مردم کنند. رسانه باید با شفافیت منفعت مردم و جامعه را در اولویت قرار داده و مسائل را تحلیل نموده و با نقد  و کاستی‌ها به جبران آن با مقایسه‌ی نظر کارشناسان از طیف‌های گوناگون بپردازد.

درحال حاضر بالاترین نقاط قوت و ضعف را در حوزه بلوچستان به عنوان یک نخبه بلوچ در چه می‌بینید؟

 متاسفانه نقاط قوت قربانی ضعف‌ها گشته‌اند اما بلوچستان دارای جامعه‌ی تشنه‌ی توسعه و رشد و مردمانی اهل کار و زندگی دارد و این خود می‌تواند  پتانسیل‌هایی بی‌نظیر را در توسعه‌ی راستین ایجاد کند. از نقاط قوت می‌توان به بنیان قوی خانوادگی و اتحاد جمعی اشاره کرد که اگر بدرستی هدایت نشوند به عواملی بازدارنده و نقطه‌ی ضعف بزرگی تبدیل خواهند شد.

مسئله دیگر اینکه بلوچستان باتوجه به دسترسی آن به آب‌های آزاد جهان، زمین‌های حاصلخیزی همچون دشتیاری و زرآباد و یا آب و هوای خاصی که در خاش و زاهدان وجود دارد می‌تواند منشأ اقتصادی خوبی نه تنها برای ایجاد شغل برای ساکنان آن بلکه غیربومیان نیز باشد. استفاده از ظرفیت‌های کشاورزی و حمایت از کشاورزان نیز می‌تواند از نکات قوی باشد که بلوچستان دارا است. اما این‌ها در حالی‌ است که به عنوانِ مثال سدهای زیردان و پیشین با نگه‌داشتن میلیون‌ها متر مکعب آب با ضعف در مدیریت در حال تبخیر بوده و زمین‌های پایین دست خشک و مردم نیز با کمبود آب مواجه هستند.

استفاده از مرز به عنوان یک "فرصت عالی" می‌تواند با مراودات بازرگانی نه تنها برای مردم و رشد اقتصادی آن‌ها نقش بسزایی ایفا کند بلکه تاثیر آن بر روی کشور نیز محسوس است ولی عدم دادن نقش مستقیم به مردم باعث شده که برخی افراد خاص از مرز استفاده کرده و یا آن را تبدیل به تهدیدی برای جامعه کنند.

پتانسیل‌های گردشگری بلوچستان تا حدی بالا است که اگر از مثلا سواحل بکر، طبیعت زیبا، میوه‌های خاص و.... استفاده بهینه در صنعت توریسم می‌کردند، خود به تنهایی تا حد زیادی قادر به ریشه کنی فقر و بیکاری می‌بودند.

یک مدیریت با برنامه و صحیح که در راستای منافع جامعه و مردم باشد می‌تواند بسیاری از نقاط ضعف را به فرصت تبدیل کند.

چنانچه نکته و حرف خاص و پایانی دارید بفرمایید.

بلوچستان یکی از جوان‌ترین استان‌های ایران است که برخی نگاه‌ها و نگرش‌های منفی آن را گوشه گیر کرده است. نگاه غیرخودی وگاها امنیتی برای مردم بلوچستان باعث شده که بسیاری با دیدن و تجربه کردن تبعیض‌ها و بی عدالتی‌ها دست به خشونت زده و جذب برخی گروه‌های تندرو شوند. تا زمانی که برخی نگرش‌ها در مورد استان تغییر نکند نه تنها وضع بهتر نخواهد شد بلکه بدتر نیز خواهد شد. امنیتی اداره کردن بلوچستان برابر است با از بین بردن فرصت‌هایی همچون مرز که با دیوار کشیدن، نگاه مردم را نیز نسبت به حاکمیت تغییر داده‌ است.

سیاست قوم‌گرایی و طایفه‌گری در سال‌های اخیر که به وضوح در نقاط مختلف بلوچستان دیده شده باعث ایجاد اختلافات طایفه‌ای گشته و همین امر تاثیرات منفی روی جامعه و مردم گذاشته است.