به گزارش پایگاه اطلاع رسانی میارجل؛ در یادداشت سعیده خاشی آمده است: این نوای زیبا و جادویی آدمی را پرت می کند از دنیای کنونی ما و مرا به حسرت داشتن آرامشی که برای هیچکداممان به طور عادلانه ای تقسیم نشده فرو می برد.
دلم می خواهد به خشم قاتلی که هشت کودک و زن را به ضرب گلوله کشته ،به رقص وحشیانه ی کارد پدر بابک خرمدین بر روی تن فرزندش نیندیشم ،اما مگر می شود چشم بست بر روی حقایق پیرامون مان،به خشونت عمیقی که در جامعه وجود دارد ؟ به میدانی گسترده از عللی که به این جرایم تلخ دامن می زند ؟
مردم در سیستان وبلوچستان همواره در صلحی عمیق با خود و دیگر هموطنانشان بوده و هستند ،تاریخ گواه این همزیستی مسالمت آمیز است ،ولی دیگرکشی در جامعه بازنمایی بسیاری دارد ،قتل از جمله جرائم خشونت آمیز است و کودک کشی و زن کشی اخیر که هنوز ابعاد مختلف آن از مراجع رسمی اعلام نشده تاکیدی بر این است که وضعیت آسیبهای اجتماعی كشور به مرز بحرانی رسیده؛ مسألهای كه تا حد زیادی امنیت اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است.
این در حالی است كه در حوزه قانونگذاری لوایحی که برای کاهش آسیب های اجتماعی تصویب می شود سال ها در جدال های عمدتا سلیقه ای ،تبدیل به لوایحی فرسایشی شده و به سختی مصوب می شوند .
تورقی بر مناسبات اجتماعی و سیاسی جاری در جامعه ی محلی سیستان و بلوچستان به ما نشان می دهد که ظرفیت های خوبی برای اصلاح ساختاری وجود دارد ،اما عدم ثبات سیاسی و اقتصادی حاکم بر جامعه به ناکامی های اجتماعی ،کاهش امید اجتماعی ،فقر مضاعف منجر می شود و نبود برنامه های راهبردی و ساز و کاری جدی برای تقویت گفتگو در جامعه و قانون گریزی بر تقویت چرخه ی خشونت دامن زده است و گاهی به فجیع ترین شکل آن رقم می خورد .
سیستم ناکارآمد آموزشی که همچنان در الفبای آن با چالش و نابرابری مواجه است هیچ برنامه ی جدی برای تقویت گفتگو و بهره گیری از فرهنگ صلح محور جامعه ی محلی برای پرورش کودکان ندارد .
هیاهوهای انتخاباتی ، نباید از حادثه ی تلخ اخیر غافلمان کند ،نه برای بولد کردن تیتر سیاه آن،بلکه برای حساس کردن جامعه نسبت به پنهانی گستره ی خشونت و تبیین عوامل و مصادیق نیاز مند گفتگو پیرامون این حوادث هستیم .
تلاش برای آگاهی و تقویت گفتمان میان نسلی به مدد اعضای جامعه امکان پذیر است و امید است کنشگران ،فعالان نسبت به این مسایل نیز توجهی جدی نشان دهند