به گزارش پایگاه اطلاع رسانی میارجل؛ رضا آبو مدیر دبستان دکتر حسابی شهرستان دلگان است، او از همان دوران مدرسه و دانشگاه فعالیتهای فرهنگی بسیاری را انجام داده است که از مهمترین آنها باید به فعالیتهای فرهنگی او در مدرسه و برای دانش آموزانش اشاره کرد، فعالیتهای او و دانش آموزانش به نحوی است که شاید باورش برایتان سخت باشد که یک مدرسه دولتی با این همه فعالیت در شهرستان دلگان و در دل بلوچستان وجود دارد اما او باور کرده است که میتواند بلوچستان را از همین کودکان بلوچ متحول کند و برای همین موضوع شب و روز خود را نیز برای کودکان دبستانش گذاشته است.
در ادامه گفتگوی میارجل با رضا آبو میخوانید.
از فعالیتهای فرهنگی خودتان بگویید؟
در ابتدای دانشگاه بنده عضو یک موسسه خیریه به نام یاوران فرهنگ و اندیشه مکران و در سال ۹۵ دبیر گروه دانشجویی این تیم شدم، کار من در مجموعه این بود که با کمک دانشجویان رتبه برتر مشاوره رایگان به دانش آموزان میدادیم و حوزه فعالیت ما کل بلوچستان و اکثراً جنوب بلوچستان بود، طوری که خودم با مسئولان مناطق و ادارات لینک میشدم و دانشجویان برتر را برای مشاوره نیز دانش آموزان میفرستادیم؛ علاوه بر این موسسه، ما در خود دانشگاه نیز فعالیتهایی داشتیم، از فعالیتهای فرهنگی بگیرید تا سال آخر که عضو شورای صنفی دانشگاه نیز بودم و بعد از آن وقتی سرکار آمدم، باز هم فعالیت خودم را در موسسه خیریه داشتم که مرکز این خیریه در ایرانشهر بود و من به نحوی نماینده آن موسسه خیریه در شهرستان در دلگان بودم، کارهایی مانند پخش لوازم التحریر بین دانشآموزان نیازمند، اهدای کتاب به کتابخانه مساجد در دلگان و حتی شراکت در مدرسه سازیها انجام میدادیم تا اینکه امسال با توجه به فعالیتهایی که داشتیم به پیشنهاد خود مردم این محل و اداره مدیریت دبستان را به من دادند.
از فرهنگ بلوچ هم به عنوان یک فعال فرهنگی در این زمینه بگویید؟
من چند مورد از موارد خاص فرهنگ بلوچ را برای شما عنوان میکنم، در ابتدا میار جلی است که معنی پناهنده پذیری دارد و به معنی اینکه یک مظلومی به سمت ما بلوچها میآید و پناه میآورد و حتی اگر مقصر هم باشد وقتی که پیش ما آمده است ما نیز حاضر هستیم سر خودمان را بدهیم اما راضی نیستیم کوچکترین ضربه و صدمه ای به این مهمانمان وارد شود و مسئله بعدی قول و قرار بلوچ است که خیلی معروف است و بلوچ حاضر است سرش برود اما حرفش نرود، عنوان بعدی مهمان نوازی است که الحمدالله همه جا مهمان نوازی بلوچستان را میشناسند و زبانزد عام و خاص است و عنوان بعدی حشر و مدد است که به معنی کمک و یاری به همسایه و دوست به بهترین نحوه ممکن است که برای مثال سیلی که سال 98 در دشتیاری اتفاق افتاد دیدیم که همه بلوچهای دیگر به کمک هم نوعان خودشان آمدند و الحمدالله توانستند خیلی از نواقص را برطرف کنند تا جایی که همین خیریه یاوران فرهنگ و اندیشه مکران، مبلغ بالای یک میلیارد تومان جمع و بین نیازمندان نیز بر اساس اولویت تقسیم کردند.
بجار یکی دیگر از فرهنگهای بلوچی است به این معنی که یک کمکی مردم به داماد میدهند و کسی که میخواهد عروسی کند، مردم به او کمک میکنند تا بتواند عروسیاش را راحت تر برگزار کند و برای مثال گاو و گوسفند میدهند، یکی دیگر برنج میدهد دیگری پول نقد داشته باشد پول نقد کمک میکند و هر کس در حد توان خودش کمک میکند و این رسم خیلی خوبی است چرا که در بلوچستان بیشترین خرج عروسی بر گردن داماد است و به همین دلیل هنوز هم این موضوع در فرهنگ بلوچ جا دارد مسئله بعدی چنده به معنی نیازهای مادی است، مثلاً فردی یک مشکل خیلی بزرگ مانند بیماری دارد، میآید میان اقوام و آشناها چنده میکند و آشنایان و همسایهها به این فرد از نظر مادی کمک میکنند که چنده نام دارد و بیشتر همان کمک مالی است، مسئله بعدی بِیر به معنی انتقام است که یکی دیگر از فرهنگهای بلوچ است که اجازه نمیدهد یک ظلم ناروایی در حقش بشود و آن را بی جواب بگذارد، مورد بعدی نیز دیوان یا جلسه یا مهمانی است که به بهانههای مختلف دیوان گرفته میشود و دیوان برای حل اختلاف گرفته میشود.
چه مقدار از کارهای فرهنگی که در بلوچستان انجام میشود راضی هستید؟
وجود ان جی اوها(ngo) و سازمانهای مردم نهاد، اتفاق خیلی خوبی است که بنده در این چند سال اخیر شاهد آن بودهام و مانند همین موسسهای که بنده اسمش را آوردم به نام مجمع یاوران فرهنگ و اندیشه مکران، بنده از انتهای سال ۹۲ و ابتدای سال ۹۳، به عضویت این مجمع در آمدم و در این موسسه خیریه جای افراد داوطلب از جمله افرادی که تشنه کمک کردن باشند است و جالب اینکه ان جی اوها(ngo) دارای کارگروههای مختلف هستند و برای مثال من خودم در این مجمع، دبیر کارگروه دانشجویان بودم، در اینجا نیز کارگروه فنی داریم، کارگروه مدرسه سازی داریم و وجود ان جی اوها (ngo)یکی از بهترین کارهای فرهنگی در سطح منطقه است به طوری که هر کس میآید بر اساس نیاز آن منطقه نیازمند یک ان جی اوی خاص خودش را تشکیل میدهد و گاهاً خیلی از جمعهایی تشکیل میشود که ثبت رسمی نمیشوند اما به خیلی از نتایج خوبی میرسند و برای مثال خیلی از ان جی اوها جای کمک به دانشآموزان، خانوادههای دانشآموزان بیسرپرست و معتادان برای ترک اعتیاد هستند، در حالی که این ان جی اوها شاید ثبت رسمی نیز نشدهاند اما در حالت کلی یک چنین موسساتی اتفاقات خوبی را نوید میدهد، برای آینده اما ادامه این روند نیاز به حمایت و پشتیبانی دولت دارد و برای مثال بنده خودم شش سال در این ان جی او به سر میبرم و با توجه به سابقهاش و خیرینی که به این انجمن اعتماد کردند فعلاً اوضاع خوب است اما نیاز به کمک دولت نیز دارد و اگر ان جی اوها گسترش پیدا کنند، میتوان گفت کار دولت را ساده تر میکنند و اینها به یک نوع بال و شانه دولت در آن منطقه میشوند.
از جمله کارهای فرهنگی نیز میتوان به وجود ان جی اوها و کتابخانههای روستایی، کتابخانههای شهری و کتابخانههای مدرسه ای اشاره کرد که با حمایتهای عزیزان به عناوین مختلف راه اندازی شدهاند، خود من از حسن طاعی با عناوین مختلف کتاب گرفتم و کتابخانه مدرسه خودمان را با کمک ایشان تاسیس کردم و افراد مختلفی هستند که در این زمینه کمک و کار میکنند، این یک فعالیت خوبی است که اگر با همین روال پیش برود یک خبرهای خیلی خوبی را میتوانیم بشنویم و برای مثال در مدرسه بنده، اولین کتابخانه را خودم تاسیس و افتتاح کردم اما در مورد کمبودها، وجود جلسات به عنوان مثال چگونگی برقراری ارتباط، اعتماد به نفس، ارتباط سالم و مشکلات فضای مجازی خیلی کم است اما همین که استار میخورد میتواند یک نوید خوبی برای آینده باشد، یک مسئله دیگر بنده در همین تیم دانشجویی مشاهده میکنم جوانان خیلی به سمت تولید محتوا روی آوردهاند و برای مثال در اینستاگرام تولید محتوا و منتشر میکنند، در فضای مجازی محتواها دست به دست میچرخد و این خودش نشان دهنده این است که دانشآموزان و دانشجویان دنبال آموزش هستند تا خودشان بتوانند مدیریت فضای مجازی شان را در دست بگیرند و این برای ما جای بسی خوشحالی است.
به نظر شما و با توجه به سابقه فرهنگی تان، چه عواملی و چه افرادی در جامعه میتوانند روی یک فرهنگ جامعه تاثیر گذار باشند؟
از اولین مکانی که در حوزه فرهنگی میتواند تاثیرگذار باشد باید به خانواده و پدر و مادر اشاره کرده و دومین مسئله مدرسه و معلم است، سومین مسئله به اطرافیان (جامعه) مربوط میشود، پس اگر پدر و مادر از اکنون فکر آینده بچهشان نباشند، فردا نباید ما یک فرهنگ خیلی خوبی را از اینها انتظار داشته باشیم، الان اگر امیر تتلو رکورد کامنت اینستاگرام را میشکند، نباید از جوانان و نوجوانانی که این کامنتها را پای پست امیر تتلو میگذارند، انتظار داشته باشیم آینده خوبی را برای کشور خودشان رقم بزنند، ما اکنون باید به آینده بچه خودمان فکر کنیم و نه به گذشته پدر و مادرهایمان، این اشتباهی است که ما انجام میدهیم و الان با توجه به شرایط باید من آینده بچهام را تامین کنم، الان بچه من باید مدیریت فضای مجازی را یاد بگیرد، ارتباط سالم را یاد بگیرد، مهارت نه گفتن و اعتماد به نفس را یاد بگیرد و هزارها هزار مهارت و تکنیک را باید یاد بگیرد تا فردا بتواند خودش را با جامعه سازگاری بدهد و در این شرایط است که از زندگی نیز لذت خواهند برد و مسئله دوم مدرسه و معلم است، با وجود اینکه دانش آموز چهار ساعت بیشتر در مدرسه نیست اما معلم خیلی خیلی تاثیر خوبی میتواند روی دانش آموز بگذارد و دانش آموز با این حال از معلم حرف شنوی خوبی دارد، معلم اگر خودش از این مسائل آگاه باشد، میتواند آنها را با تذکر و یادگیری به دانش آموز آموزش بدهد، دانش آموز من هر مسئله ای را که من بگویم یاد نمیگیرد، بلکه کاری که من انجام بدهم یاد میگیرد، او اگر ببیند من آشغال روی زمین میریزم، او هم آشغال روی زمین میریزد و در مدرسهها هرچقدر که من هم بگویم عملکرد من توسط دانش آموز اجرایی میشود، پس وقتی خانواده من و مدرسه من سالم باشد جامعه من خود به خود سالم میشود و امیدواریم در آینده یک نیروی انسانی خوبی را تحویل جامعه بدهیم و نیروی انسانی خوبی را داشته باشیم.
خبرنگار: حنیفه دهقانی