روحانیت بلوچ و معدود تحصیل کرده حذف شده بلوچ و اهل سنت را در ردیف و حامی سوخت بری، با اتهامات سنگین تجزیه طلبی و مخالفت با انقلاب و نظام اسلامی جا میزند تا پرده کنار نرود و کسی جرات نکند مافیای سوخت را ببیند

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی میارجل؛ با فروکش هیجانات و احساسات اولیه درباره حادثه سوخت بران در مرز سراوان پایگاه اطلاع رسانی میارجل طی سلسله گزارش‌هایی تلاش می‌کند ابعاد تحلیلی این حادثه را از زبان فعالین بلوچ تشریح کند.

پیر محمد ملازهی، تحلیلگر برجسته بلوچ طی یادداشتی به تحلیل حادثه سراوان پرداخته است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی میارجل متن کامل این یادداشت به شرح ذیل است:

حادثه ناگوار شمسر سراوان که در آن تعدادی از هموطنان سوخت، بر جان را با نان تاق زدند  ،،جامعه  ایرانی درکلیت خودش و جامعه روشنفکری و رسانه ایران را بصورت خاص در دو صف متضاد قرار داد:

*الف:  کسانی که تلاش دارند پرده کشیده ستبر بر مافیای سوخت را اندکی کنار بزنند و توجه نظام را به خطرات سیاسی ،اقتصادی ،  فرهنگی وامنیتی آن جلب کنند تا شاید راه حلی معقول یافت شود.۔۔*

*ب:  کسانی که ماله بدست گرفتند و تلاش کردند آدرس غلط بدهند و سوخت بر نگون بخت را قاچاقچی مسلح، و در نهایت تجزیه طلب جا بیاندازند تا پرده اندکی کنار نرود و منافع میلیاردی مافیای سوخت را ھمه نبیند..*


جامعه روشنفکری ورسانه ای ایران هم تحت تاثیر همین روند قرار گرفت.
برخی تلاش کردند پرده ها را اندکی عقب بکشند تا روزنه ای باز شود و واقعیت پشت پرده قابل رویت شود ولی صاحبان منافع ومافیای سوخت از همه ابزارهای قدرت بهره گرفتند تا هیچ چیز روشن نشود.۔۔
 از خشم کور جوانان تحریک شُدہ ی بلوچ استفاده کردند و کوشیدند پرده را ضخیم تر کنند تا نه تنها مافیای سوخت و منافع 5 تا 6 میلیارد دلاری دیده نشود، بلکه نظام را درگیر مشکلات امنیتی  بلند مدت تری سازند تا یک وقتی خدای ناکرده دولت به هوش نیاید و شیر نشتی نفت را نبندد  که اصل منافع به خطر خواهد افتاد.

 راه حل کم و بیش در چنین موقعی تجربه شده است و قبلا نتیجه داده است.
مغشوش کردن فضا ،حاشیه سازی ، براه انداختن جنجال و در نهایت امنیتی کردن فضا ی کلی، تا پرده کنار زده نشود.
*دریک کلام به گروگان گرفتن کشور و:نظام اسلامی.*


 نا آگاهی عده ای جوان تحریک شده از سر خشمی کور فرصتی طلائی بود که بدست داده شد تا  مافیای سوخت خود را از خطر کنار رفتن احتمالی پرده  رها سازد اما قیمتی که جامعه بلوچ کشور و نظام اسلامی در آینده مجبور به پرداخت آن خواهد بود ممکن است همان چیزی باشد که استاندار سیستان وبلوچستان گفته است:

*" آتش که درگرفت تر وخشک باهم خواهند سوخت"..*
 بنظر میرسد رندان آتش را روشن کرده باشند،،، هیزم اش جوان بلوچ است که به مرحله ای رسانده شده است که مرگ را جلوی چشمانش میبیند و تفاوت نمی کند که از گرسنگی بمیرد یا به گلوله خودی و غیر خودی، یا ماشین چپ کند  و یا هر حادثه دیگری.۔۔
این جوان مستاصل هیزمی است که خشک شده، و سرنوشتش سوختن است.

*آنچه این روزها درسیستان و بلوچستان می گذرد مصاف مرگ و زندگی است* ، پرده را هرچند ضخیم تر کنی، شعله آتش بر افروخته را، برافروخته تر  خواهی کرد چه دانسته و چه ندانسته.، تر و خشک باهم خواهند سوخت دراین کوچکترین تردیدی نباید کرد.

هزینه تحمیل شده احتمالی را تنها مردم استان قطع نظر از قومیت ومذهب نخواهد پرداخت !، کشور و نظام اسلامی هم خواهند پرداخت.۔
تا این جا و در همین حد هم هزینه ها سنگین است .
یک موضوع  کوچک محلی قابل حل را تبدیل به موضوعی بزرگ کرده آیم که معلوم نیست تا کجا با لجاجت در راستای منافع مافیای سوخت،  که همه را درگیر کرده است پیش خواهیم رفت.


*ماشین اتهام زنی ماله کشان حرفه ای اگر بهر دلیلی متوقف نشود  و نظام نتواند بین منافع ملی کشور و نظام و منافع مافیای سوخت مرز روشنی بکشد .، سیستان و بلوچستان در آتش فقر خواهد سوخت و علامتی از ناکار آمدی مدیریتی دولتی و نگاه معیوبی خواهد شد، که از درک واقعیتها عاجز است  و بسادگی تسلیم مافیا ها و  انواع سلطان ها ، از چهار راه استانبول تا نقطه صفر مرزی در شمسر سراوان  میشود .*


ماشین دروغ، ریا و تزویر درهمین مدت کوتاه بعد از حادثه تلخ شمسر بکار افتاده است .
شاید هم آگاهانه و شاید هم نا آگاهانه،، و دارد جامعه را به گونه دیگری دو قطبیِ قومی ومذهبی میکند.
بدون آنکه به عواقب کار بیاندیشد.


نیروی کافی در هر دو طرف بلوچ وغیر بلوچ وجود دارد.،آدرس غلط میدهد،،
بر مافیای سوخت و قاچاقچی اصلی پرده میکشد۔۔،، و سوخت بر بدبخت بلوچ را جای آن میگذارد،.۔
آر پی جی بدست میدهد  و چنین وانمود میکند که مشکل سوخت بری نیست مشکل امنیتی است .۔۔ماشین اتهام زنی را روغن کاری میکند تا محدود به سوخت برِ محتاج نان شب، نشود۔۔۔


  *روحانیت بلوچ و معدود تحصیل کرده حذف شده بلوچ  و اهل سنت را در ردیف و حامی سوخت بری، با اتهامات سنگین تجزیه طلبی و مخالفت با انقلاب و نظام اسلامی جا میزند تا پرده کنار نرود و کسی جرات نکند مافیای سوخت را ببیند.*

این رندان بہ خوبی،، به روانشناسی ایرانی که، واقعا نگران تکرار تجربه تاریخی تجزیه بخش هائی از کشور، در دوران ضعف حاکمیت ها مرکزی است آگاه هستند و نیک میدانند نقطه ضعف این روانشناسی ملی در کجا است دقیقا روی آن تمرکز کرده اند.۔۔


*تجزیه و تجزیه طلبی درست همان چیزی است که جامعه به آن حساس است و کسی نمی پرسد که اصل دعوی بر سر سوخت وقاچاق آن است.*

..زمانی هم که اتفاقی بیافتد این رندان وطنشان را در کیف ثروت باد آورده می‌ریزند و؛ خدا حافظ ایران...

۔۔۔و
این  بلوچ و سیستانی است که هم چون گذشته در طول تاریخ باید جان فشانی کند و مر ز دار باقی بماند .
رندان را ھم در کانادا و نقاطی دیگر از جھان خواهی یافت .!!

اما این وضعیت بوجود آمده با چه پی آمدهای بالقوه و نا خواسته ای ممکن است منتهی گردد.؟؟
چند احتمال محتمل است:
*1- دولت و نظام تسلیم مافیای سوخت نشوند و در یک بررسی بی طرفانه تلاش کنند اصل موضوع قاچاق سوخت را درک کنند و کلاهی گشاده را که سر شرکت نفت ،دولت و نظام رفته است،، که فکر میکرده اند در حال دور زدن افتخار آمیز تحریم های ظالمانه آمریکا هستند، متوجه شوند، و پروژه جا زدن سوخت بران بی کس بجای مافیای سوخت را درک کنند، و درجهت اصلاح حرکت کنند،، که البته نیازمند آن است که نظام به جمع بندی برسد و اجازه دهد هیاتی مرکب از مجلس ، دولت، نیروهای سیاسی،، نظامی و امنیتی، حادثه تلخ سراوان را روشن سازند و درجهت اصلاح توصیه هائی بدهند.۔۔*

*2- مافیای سوخت موفق شود کشور،،  دولت و نظام را در گروگان خود نگاه دارد، سوخت بر جانشین مافیا شود و فضا امنیتی تر شود، و فقر و فلاکت در سیستان و بلوچستان،، و ھمچنین نارضایتی عمومی،، تشدید، و فضا برای توطئه خارجی مساعد شود .، نیروهای رادیکال و ضد سیستمی فعال و نیروهای هوادار سیستم تضعیف شوند،  و سیستان و بلوچستان تبدیل به محل جولان رادیکال های القاعده ای و داعشی گردد*..

این هر دو احتمال وجود دارند .،،
منتهی بستگی دارد به این که ما خود کدام یکی را انتخاب کنیم .؟!

*منافع کشور و نظام اسلامی را انتخاب کنیم یا منافع مافیای سوخت را؟؟.*
نتایج متفاوت خواهد بود،. اما یک چیز روشن است:
 *سیستان بلوچستان مظلوم واقع شده است.،حق این مردم در این حد از فقر در کشوری ثروتمند نیست .!!*
*این فقر دارد نسلی می سازد که مثل نسل قبل ممکن است صبور نباشد.!!!*
 
*پیر محمد ملازهی*
*99/12/11 _ تھران*