چند وقتی است ستاد توسعه سواحل مکران راه اندازی شده است درحالیکه بسیاری معتقدند این ستاد کارایی لازم را ندارد؛ با شه بخش گرگیج نماینده سیستان و بلوچستان در شورای عالی استان ها همراه شدیم تا نظر او را درباره پیشرفت سواحل مکران و بلوچستان بدانیم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی میارجل؛ سواحل مکران سال‌ها است که مورد تاکید است و جالب است که سازمان توسعه سواحل مکران در برنامه ششم توسعه نیز پیش‌بینی شده بود و این درحالی است که دیگر چیزی به پایان زمان این برنامه نمانده اما هنوز اثری از یک توسعه پایدار و به‌ویژه تشکیل یک سازمان برای توسعه این سواحل در نظر گرفته نشده است.

شه بخش گرگیج نماینده سیستان و بلوچستان در شورای عالی استانه‌ا نیز اعتقاد دارد اگر قرار است توسعه ای برای سواحل مکران و به طور کلی بلوچستان اتفاق بیفتد، صد در صد باید این توسعه باید از نوع پایدار باشد، یعنی منفعت نسل امروز طوری تامین نشود که نسل آینده زندگی‌اش به خطر بیفتند. در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار میارجل با این فعال اجتماعی و اقتصادی بلوچ را خواهید خواند.

میارجل: از ظرفیت های غفلت شده در استان بگویید؟

گرگیج: هر نقطه ای از 24 شهرستان در سیستان و بلوچستان ظرفیت های خاص خودش را دارد، مثلا آب و خاک، ما بهترین خاک را داریم که خیلی از کشورهای همسایه به ما در این زمینه غبطه می خورند و حتی به دنبال یک متر مکعب خاک در این منطقه هستند که برای کشاورزی این کیفیت این خاک را هیچ جا پیدا نمی کنیم. شاید برخی اعتقادشان بر این است که سیستان و بلوچستان یک منطقه کم آب است این درست که منطقه کم آبی داریم اما گاهی مواقع اینقدر باران می بارد که به مدت 10 سال هم می توانیم آب ذخیره کنیم و مکان ذخیره آب ها فقط سدهای ما نیست، سد یک حجمی از آب را می تواند نگهداری کند که البته خود این سد سازی دچار مشکلات و ایرادات است چرا که پایین حوزه آب ریزی سد، به درستی تعریف نشده و شبکه های آبیاری را تقسیم نکردند و سد را ساختند و بعد از مدت ها می آیند به دنبال شبکه های آبیاری که آب کشاورزی و آب شرب آن، که ممکن است 20 سال هم طول بکشد و عمر مفید یک سد هم به این شکل از بین برود درحالیکه با آب و خاک آنجا می شود یک مثلث ایجاد کرد که ضلع سومش نان است.

ما بزرگترین سایت های کشاورزی موز را در این منطقه داریم حدود 50 هزار هکتار در پایین دست سد پیشین، سد زیردان و سد کهیر جزو اراضی ای هستند که برای موز پیش بینی شدند و 50 هزار هکتارش زیر کشت رفتنه است و ما کمتر از چهار تا پنج هزار هکتار زیر کشت موز داریم و آنوقت ما موز را چه کار می کنیم، ما می آییم موز را از جاهای دیگر وارد می کنیم و برای وادرات موز دولت کمک می کند و واردکننده ارز دولتی می گیرد و اگر ارز دولتی را دولت به وارد کننده ها فقط نصف آن را بدهد و نصف دیگرش را در حوزه خاک و آب آنجا سرمایه گذاری کنند فکر می کنید چه اتفاق می افتد، موز درختی است کمتر از یک سال ثمر می دهد. نه تنها اقتصاد استان را شکوفا می کند بلکه به جای اینکه ما بیایم موز را وارد کنیم می توانیم یکی از صادرکنندگان موز بشویم درحالیکه موز یکی از میوه های فوق استراتژیک است.

این یک نمونه از ظرفیت ها فقط در حوزه آب و خاک بود و حالا شیلات که خودش یک ظرفیت بکر است، گردشگری یک ظرفیت دیگر است، شما ببینید آنچه در بخش توریست مناطق ساحلی مثل بریس، گواتر، پسابندر و زرآباد داریم، کجا ما چنین ساحلی را داریم درحالیکه هیچ جایی اینطور ساحلی نیست و امروز خیلی از کشورهای دیگر در حوزه توریست، صنعت گردشگری را به یکی از صنعت های پر رونق و بسیار درآمدزا تبدیل کرده اند درحالکیه موقعیت های نابی مانند کنارک، زرآباد، بریس، پسابندر همچنان دارند اینجا خاک می خورند.

شما ببینید اینجا آب و هوای مناسب دارد، دسترسی به این نقطه از چند سمت است، از طریق دریا و هم از طریق مرزهای زمینی؛ گردشگر می تواند از اماکن مختلف از مرز پاکستان برای مثال ریمدان که تازه افتتاح شده است وارد ایران شود و مرز دریایی پسابندر هم که قرار است افتتاح بشود و اینها در حوزه گردشگری واقعا می توانند چرخ اقتصاد منطقه را به گردش در بیاورند.

میارجل: آیا طرحی هم برای توسعه منطقه به نظرتان می رسد؟

گرگیج: یک موقعیت دیگری است برای مثال، خیلی از شهرها مانند یزد یک درآمد بالایی از طریق توریست درمانی، بدست می آورند و برای مثال اکثر مردم سیستان و بلوچستان و استان های همجوار برای درمان شان به یزد می روند و وقتی که این موقعیت مثلا در چابهار ایجاد بشود مطمئن باشید خیلی از افراد دیگر از پاکستان و حتی کشورهای حوزه خلیج فارس برای گردش و درمان تواما به اینجا می آیند و خود به خود اقتصاد منطقه به این شکل شکوفا می شود و از طرفی هم با ورود هر گردشگر به این منطقه یک شغل جدید ایجاد می شود و این موضوعاتی است که خیلی مغفول مانده اند و یا اینکه زیرساخت لازم برای اینها نتوانستیم به نحو خوبی ایجاد بکنیم.  

همه می دانند که سرمایه گذار جایی می آید سرمایه گذاری می کند که اطمینان را داشته باشد، وقتی اطمینان را برای سرمایه گذار فراهم نکرده باشیم خب او هم فرار می کند و به این شکل مسئولان باید فرش قرمز پهن کنند تا سرمایه گذار بیاید و سرمایه گذاری کند نه اینکه سرمایه گذار بیاید و آنقدر در بروکراسی گیر بیفتد که از آمدن خودش نیز پشیمان بشود.  

سرمایه گذار را درگیر بروکراسی نکنیم

گرگیج: پس می بینید که این چرخه را باید کوتاه کرد و یکی از شعارهای دولت الکترونیک هم دولت فعلی و هم دولت قبلی، نظرش بر همین بوده است. وقتی می گوییم سند تحول اداری معنایش همین است که دولت به سمت الکترونیکی شدن برود و ضرورت نباشد که یک برای یکه تکه کاغذ، سرمایه گذار چندین اداره کل و وزارت را پشت سر بگذارد و اینها را به صورت آنلاین می شود کار کرد، بالاخره هرچقدر این چرخه کوتاه تر بشود قطعا سرمایه گذار بیشتر رغبت می کند، به هر حال بحث منفعت خودش هم در این میان مطرح است و هیچکس دوست ندارد سرمایه و همه دار و ندار و زندگی اش تباه بشود.

این تسهیلات را باید فراهم کرد و منطقه را خوب شناساند، من معتقدم که این ظرفیت های منطقه را هم به درستی نتوانستیم بشناسانیم، در این زمینه صدا وسیما نقش دارد و شبکه های مختلف آن باید ظرفیت هایی که در منطقه وجود دارد را با یک چهره مناسب و درست از ظرفیت های منطقه برای همه سرمایه گذاران که داخل کشور هستند معرفی کنند و گاهی مواقع ضرورت دارد ما یک صنعتی را از جای دیگری بیاوریم و این ایرادی ندارد. ما باید این کار را بکنیم مثل خاویار میش ماهی، این حیوان در حوزه پزشکی کاربرد دارد. در صورتی که ما این دانش را خودمان خوشبختانه داریم و این ایده را باید تبدیل به عمل کنیم و وقتی این ایده تبدیل به عمل شد آن وقت ما ایران زیبا و همچنین یک بلوچستان زیبایی را خواهیم داشت مشروط به اینکه مردم خود آن سرزمین این آمادگی را داشته باشند.

میارجل: چه پیشنهادی برای مسئولان دارید؟

گرگیج: در نظر داشته باشیم که توسعه ملی نباید توسعه محلی را لگدمال کند و از طرفی یک توسعه ای اگر در یک جا اتفاق می افتد، ممکن است که یک سری ضررهایی داشته باشد اما سودش بیشتر از ضررهایش باید باشد و مردم هم این آمادگی را داشته باشند، مثلا فرض کنید یک جاده مواصلاتی را از یک شهر به شهر دیگر متصل کنند و در این بین نیز زمین های متعددی وجود دارد که ممکن است یک هکتار یا دو هکتار از زمین های کشاورزی که دارند درست می کنند، خراب بشود اما چقدر سودش است؟ هزاران نفر از این جاده سود خواهند برد پس این یک کار مفید است، مردم هم باید این آمادگی را داشته باشند که پذیرای این موضوع باشند که توسعه ای در یک جایی اندک ضرری را هم داشته باشد اما منفعتش بیشتر است و هم نسل حاضر و هم نسل آینده با این اتفاق ضرر نخواهد کرد و آن وقت توسعه، توسعه ای پایدار خواهد بود شما باید در نظر داشته باشید که توسعه پایدار توسعه ای است که برای تامین نسل حاضر، سرمایه های نسل آینده را به خطر نیاندازد.

وقتی که توجه و تمرکز روی یک نقطه باشد، مثلا تمام تمرکز روی تهران برود، می بینید که الان یک وجب زمین نمانده که کسی بیاید و بتواند در آن خانه بسازد و ممکن است نسل آینده در یک آپارتمان 50 الی 60 متری فقط بتواند زندگی کند و امکان دارد در چابهار هم ما از بس اینجا جمعیت زیاد جذب می شود، فردا اینجا نیز همان 50 متری گیرمان نیاید، پس ما آمدیم که نسل آینده خودمان را به نوعی دچار آسیب کنیم و حتما باید این موضوع در مباحث توضیحی مدنظر باشد.

میارجل: دولتی ها باید چگونه حمایت کنند؟

گرگیج: ببینید بعضی از زیرساخت ها وظیفه سرمایه گذار نیست که حالا انتظار داشته باشیم سرمایه گذار بخش خصوصی بیاید زیرساخت هم فراهم کند و این زیرساخت ها را باید دولت آماده کند، مثل فرودگاه، جاده و خط ریل که اینها چیزهایی هستند که در بخش خصوصی انجام نمی شوند و بدون آنها سرمایه گذاری انجام نمی شود، اول مقدمات زیرساخت ها را باید دولت فراهم بکند و وقتی زیرساخت یک نقطه ای فراهم شد، طبیعتا رغبت بیشتری در حوزه سرمایه گذاری ایجاد خواهد شد؛ از طرفی هم اعتباراتی که برای سیستان و بلوچستان در نظر گرفته می شود، براساس تراکم جمعیت است (به طور کل اعتبارات در ایران براساس تراکم جمعیت در نظر گرفته می شود) و وسعت اصلا و ابدا مدنظر نیست که اگر وسعت مدنظر نباشد، معنایش این است که استان سیستان و بلوچستان 33 برابر بزرگتر از کوچکترین استان کشور است و به مراتب آن استان کوچکتر به مراتب اعتبارات بالاتری می گیرد و چون تراکم جمعیت در آنجا بیشتر است، حالا برای سیستان و بلوچستان باید حداقل چهار الی پنج برابر میانگین کشوری برای هر فرد هزینه بشود تا به آن میانگین کشوری برسیم.

در همه حوزه ها باید به همین شکل باشد، راه، برق و تمام کارهای عمرانی وضعیت به همین شکل است؛ اقتصاد بلوچستان آن ظرفیت های کشاورزی است که منطقه بکر و طبیعت زیبای آن همچنان مورد غفلت قرار گرفته است و خود معادن نیز هنوز کشف نشده که در آن جا هم اگر حتی معادن کشف شده است مثل معدن طلایی که در تفتان کشف شد و یکی از بزرگترین معادن ایران است، به بهره برداری نرسیده است. یعنی معادن بسیاری در استان سیستان و بلوچستان وجود دارد که همه این ها به عنوان فرصت مطرح اند و مهم تر از همه سیستان و بلوچستان دارای هشت بازارچه مرزی است (کلا 13 بازارچه مصوب مرزی در ایران داریم) که دو بازارچه مرزی آن در حوزه سیستان و میلک است و شش تای باقیمانده در بلوچستان هم مرز با پاکستان هستند.

میارجل: بعضا دیده می شود سازمان ها و ارگان ها از نیروهای غیر بومی استفاده می کنند. آیا نیروی بومی کاربلد و یا متخصص و مدرک دار در استان سیستان و بلوچستان به اندازه کافی دارید؟

گرگیج: ما طبق آخرین آمار رسمی که من داشتم حدود 50 هزار دانش آموخته رشته لیسانس به بالاتر، یعنی فوق لیسانس و دکترا، داریم که این 50 هزار نفر در خود استان بیکار هستند و این یک آمار بالایی است درحالیکه نزدیک به 10 هزار پست سازمانی خالی در سطح ادارات استان سیستان وبلوچستان داریم و این 10 هزار پست سازمانی منهای آموزش و پرورش است که 10 الی 12 هزار نفر کمبود معلم دارد اما در زمینه کارهای فنی مثل پتروشیمی، نیروهایی لازم است که برای مثال نیروی متخصص و فنی کار باید باشد و احتمالش هست که آن را نداشته باشم اما زمینه ای می شود فراهم کنیم که بتوانیم نیروها را آموزش بدهیم و در واقع وظیفه مراکز آموزش عالی و فنی و حرفه ای که در استان وجود دارد همین است که بتواند این نیروها را تربیت کند.

میارجل: نگاه تان به کولبران بلوچ چیست؟

گرگیج: برای آن کسانی که در مناطق مرزی هستند، طرح رزاق در نظر گرفته شده است که یک کسی بتواند به یک اندازه کافی کالا را به آن سمت مرز ببرد و از آن سمت نیز وارد کند و تعبیر مقام معظم رهبری همین بود که یک کولبر بلوچ برای معیشت خودش اگر یک چیزی را می برد این قاچاقچی نیست او کسی است که می خواهد زندگی بکند. شما بگویید چه تعبیری زیباتر از این. چه آینده زیباتری از این که خود مقام معظم رهبری این افق را تعبیر می کند که مسئولان و متولیان امر متوجه باشند که قاچاقچی کیست و آن کسی که می خواهد به دنبال یک رزق (ریشه کلمه رزاق از همین کلمه است) و روزی حلال برود، از طریق مرز می تواند به این شکل کار کند.

میارجل: آیا استان توان رسیدن به جهش تولید را دارد؟

گرگیج: مثلا در منطقه سراوان و سرباز و آن طرف ها خرما یکی از میوه های صادراتی است، خرما در خود بلوچستان می آید بسته بندی می شود اما فرآوری اش در جاهای دیگر انجام می شود و برندش در جای دیگری به نام شهرهای دیگر می خورد. آیا کسی باورش می شود که قبلا سیستان انبار غله ایران بوده و آن ظرفیت ها در آنجا به صورت خدادادی وجود داشت و در حوزه سیستان نیز خوشبختانه ما همین ظرفیت ها را داریم که می توانیم همه این ها تبدیل به ثروت و اقتصاد کنیم و اصلا کل استان به کنار، بلکه سیستان می تواند به تنهایی کل کشور را ساپورت اقتصادی کند!

خبرنگار: خلیل کُرد