به گزارش پایگاه اطلاع رسانی میارجل؛ ایمان شهنوازی متولد 1371 و دانشجوی دکترای برق است، او که رئیس شورای دانش آموزی استان نیز بوده است، کاندیدای انتخابات مجلس شورای دانش آموزی بوده و در دانشگاه آزاد سال 92 دبیرانجمن علمی شده است، علاوه بر اینها او یک سال نیز قائم مقام انجمن اسلامی بوده و به دبیر شورای صنفی دانشگاه آزاد مشهد نیز انتخاب شده بود. شهنوازی مسئول دفتر کارآفرینی دانشگاه آزاد و کار در سمن دانشگاهی با فعالیتهای خیرانه را نیز در کارنامه خود دارد و در کنار آن بعد از دریافت مدرک لیسانس، سمن سپهرداد توس را راه اندازی کرده که فعالیتهای این سمن نیز رسیدگی به کودکان کار، زنان سرپرست خانوار و کارتون خوابها است.
این فرد که علاوه بر همه اینها تدریس در دانشگاه را نیز تجربه کرده است تا سال 96 در مشهد بوده و بعد از آن تصمیم میگیرد از سال 97 به چابهار بیاید تا در کنار فعالیت هایش در مشهد، برای مردم بلوچستان نیز فعالیتهای فرهنگی خود را ادامه بدهد. گفتنی است ایمان شهنوازی که آبا و اجدادش در خاش ساکن بودند بیشتر عمر و کودکی اش را زاهدان زندگی کرده است. جالب اینکه او با موسسات خیریه زیادی همچون جمعیت امام علی در مشهد همکاری داشته و در زمینه بچههایی که بی شناسنامه بوده اند کارهای خیرانه زیادی کرده است.
وی درباره فعالیت هایش درباره کودکان بی شناسنامه میگوید: بچهها میآمدند در موسسه و ما به آنها تدریس میکردیم و سال 97 هم که به چابهار آمدم خیلی دوست داشتم این کار را در چابهار انجام بدهم و در هیئت رئیسه سپهرداد توس تصمیم گرفته شد که به خواست خودم یک نمایندگی اش را به چابهار بیاوریم و در شهر چابهار به غیر از حوزه فرهنگی که از موارد مطرح است به سبک جدید کاری منحصر به فرد خودم فعالیتهای گردشگری نیز انجام داده ام. در ساخت و ساز مدرسه بیشترین کاری که دارم انجام میدهم، آنها را با دوستان بازسازی میکنیم و کل لوازم تحریر و لوازم جانبی اش را تهیه و سرویس بهداشتی نیز اگر مشکلی داشته باشد ما تعمیر و قابل استفاده میکنیم. در زمان سیل سال گذشته نیز جزو گروهی بودیم که به جاهای زیادی سر زدیم و با دوستان خیری که از تهران و مشهد داشتیم در این زمینه نیز خدمت رسانی کردیم.
وی درباره کارهای هنری اش این توضیح را داد: در چابهار المان ساختیم، برای مثال ورودی منطقه آزاد که میروید به سمت لیپار و الان خاموش است آن مکعبهای رنگی را من ساختم که اولین المان دیجیتال استان بود و دومی اش هم ما در زاهدان ساختیم و یک ماه پیش آن را افتتاح کردیم. یک المان سنگ معلق بود که در کل ایران هیچ جا سنگ معلق نداریم، ما المان سنگ معلق در ایران را هم اولین بار برای چابهار پایین کافه شیشه ای ساختیم که الان توریستها همیشه در حال عکس گرفتن با این المان هستند و در حوزه گردشگری مدیر روابط عمومی هتل سنتی دُر بلوچ بوده ام.
در ادامه گفتگوی تفصیلی میارجل با این فعال بلوچ در زمینههای اقتصادی و فرهنگی را میخوانید.
در حوزه رشته خودتان چه فعالیتهایی داشته اید؟
در حوزه برق ما پروژههای کلان کشور را در منطقه و شهر چابهار انجام دادیم و استادیوم امام رضا مشهد که لوکس ترین ورزشگاه ایران است را نیز شرکت ما انجام داد. یک پروژه دیگر به زودی قراردادش در زاهدان بسته خواهد شد که پروژه ای ملی است و آن هم عملیات اجرایی اش با ما است.
از پتانسیلهای غفلت شده در چابهار برایمان بگویید؟
چند روز پیش جلسه ای داشتیم با سرمایه گذاران از بلوچستان که در خطه چابهار ما پتانسیلهای خوبی را در بحث گردشگری، حوزه کشاورزی و ... اجرایی کنیم. تنها جایی که میوههای استوایی کاشته میشود چابهار است و همین انبه یا آناناس اگر قراربود سرمایه گذار بیاید در چابهار زمین بگیرد و در کنارش دوستان هم کارخونه کنسرو آناناس بزنند کلی برای منطقه و مردم بلوچ موقعیت شغلی به وجود میآورد. ما میوههای استوایی زیادی را وارد میکنیم مثل موز، آووکادو و همه این نوع میوهها را ما میتوانیم در چابهار و دشتیاری کاشت و برداشت کنیم و البته این به شرطی اتفاق میافتد که دو تا سد پرآب ما را باز کنند و هدفمند بگذارند مردم از آنها بهره برداری کنند نه اینکه بگذارند آفتاب بخورد و بخار شود، در بخش کشاورزی چابهار عالی است و اگر در حوزه کشاورزی دوستان ورود کنند، در ایران هم ما در این زمینه حرف برای گفتن زیاد خواهیم داشت. در حوزه گردشگری نیز ما 100 کیلومتر ساحل اختصاصی داریم که میشود در این ساحل کارهای عظیمی ایجاد کرد اما متاسفانه این ساحل کناری افتاده است و هیچ کاری با آن نمی کنند و بین ارگانها اختلاف هست که چه باید کرد، ما میخواستیم یک مکانی برای جامپینگ بزنیم اما متاسفانه بین ارگان دریابانی با منابع طبیعی داستانهایی شد که گذر از آنها طاقت فرسا است و وقتی آدم یک چنین چیزهایی را میبیند تصمیم میگیرد همه چیز را کنار بگذارد.
فکر کنم در مشهد هم فعالیتهایی دارید؟
بله، بنده مشاور رئیس شورای شهر مشهد هستم و به قول شهردار زاهدان اولین نفری ام در استان که لژیونر شدم درحالیکه ما همیشه مسئول و مشاور از استانهای دیگر میآوردیم.
چه تفاوتی بین اینجا و مشهد میبینید؟
تفاوتی که من میبینم این است که افرادی که در آنجا راس کار قرار دارند نسبت به استان خیلی دیدشان وسیعتر است و در استان یک جوری نقطه ضعف و نقطههای مثبتی داریم اما اینجا یکی که مدیر میشود سریع خودش رو گم میکند و برای مثال وقتی میخواهی بروی دیدنش باید با یک بروکراسی خاص اداری به او برسی و در استان ما نه میتوانی بروی مدیران را ببینی و نه میتوانی با آنها صحبت یا نقدشان کنی. متاسفانه به عبارت دقیق تر باید بگویم مدیران ما نقدپذیر نیستند؛ به عنوان مثال هرکجا که من حرف زدم، چون آدم رکی هستم، برایم دردسر شده است. این موضوع دقیقا دلیلش وسیع نبودن دید آن مدیر در استان خودم است.
شنیدیم که شهرداری مشهد در حوزه مدرسه سازی در بلوچستان فعال است؟
بله، بنده خودم اعضای شورای شهر مشهد را به دشتیاری آوردم و آنها هستند که در برخی جاها برای ساخت مدرسه کمک میکنند. یک مدرسه چهار کلاسه به قیمت 700 میلیون تومان را اخیرا ساخته اند و فرمانداری دشتیاری هماهنگی ها، پرزنت و کارهای اولیه اش را با شورای شهر مشهد و شهرداری مشهد انجام داده است که خیلی از تجهیزات و لوازم اداری به فرمانداری دشتیاری منتقل شده است و ما قرار بود مهر امسال دو مدرسه را در دشتیاری بازسازی کنیم که تصادف کردم و نشد به چابهار بیایم و همچنان لوازم آنجا است که به محض جور شدن اوضاع برای بازسازی این دو مدرسه که همه چیزش نیز آماده شده است اقدام خواهم کرد.
با توجه به دید فرهنگی خودتان، به نظر شما فرهنگ بلوچ الان چه اوضاعی دارد؟
ببینید قوم بلوچ از اقوام اصیل ایران است و از این نظر فرهنگ عظیمی دارند. چابهار هم مرز با پاکستان و هندوستان است و یک تعدادی شان هم وقتی به چابهار میآمدند فرهنگ خود را به استان ما وارد کرده اند و این فرهنگ، فرهنگ بلوچ ایرانی را از بین برده است و یک سری رفتارها و یک سری کارهایی که انجام میدهند واقعا اشتباه است. برای مثال این موضوع پان پراگ فضای خیلی بدی را از مردم بلوچ به جامعه نشان میدهد و چون این چیز جالبی نیست اگر بتوانیم روی این موضوع کار کنیم خیلی خوب میشود. من خودم وقتی در دانشگاه علمی کاربردی منطقه آزاد چابهار تدریس میکردم به دانشجویانم میگفتم اگر بفهمم که از این مخدر استفاده میکنند مطمئنا به آنها نمره قبولی نمی دهم. ای کاش عزیزان در حوزه فرهنگی طوری کار میکردند که مردم بلوچ فرهنگ اصیل خودشان را حفظ کنند اما متاسفانه کوتاهی برخی مسئولان مربوطه باعث شده ناهنجاریهایی به فرهنگ مردم بلوچ وارد شود که ابدا پسندیده نیست.