به گزارش پایگاه اطلاع رسانی میارجل؛ موسیقی یکی از هنرهایی است که روح لطیف و حساس و ذوقی بی بدیل را میطلبد. مردم بلوچستان نیز همانند دیگر مردم جهان دارای موسیقیهای خاصی هستند که هر کدام در انجام نوعی فعالیت با ادوات خاصی زده میشود. موسیقی با روح و زندگی مردم بلوچ پیوند خورده است و در مراسمات شادی و غم از آن بهره می برند.
طنين موسيقی سنتی بلوچستان از شمال گرفته تا جنوب ياد آور خاطره های خوش و تلخی است كه برگرفته از احساسات پاك و دلنشين مردم غيور و مرزدار كشورمان در اين نقطه از ايران زمين است. مردمان بلوچ با خلاقيت و هنر خود كه برگرفته از ذوق و سليقه آنان است در زمینه موسیقی نیز در طول تاریخ حرف های زیادی برای گفتن داشته ودارند و نواها و ترانه های به ياد ماندنی را برگرفته از تمدنی کهن وفرهنگی بی بدیل وریشه دار به ارمغان آوردهاند
در گزارش زیر با موسیقی بلوچی و غنای آن بیشتر آشنا خواهیم شد. خواندن این گزارش برای خوانندگان میارجل خالی از لطف نیست.
سوت نوعی موسیقی که در رسانه ها پخش می شود
موسیقی بر اساس فرم و محتوا به انواع مختلفی تقسیم میشود که یکی از آنها سوت نامیده میشود. مضامین اشعار در سوت، اغلب وصف طبیعت و یار و دیار و دل تنگی است. می توان گفت اغلب قطعاتی از موسیقی بلوچی که در رسانه ها پخش می شود، سوت است. چون تا حدود زیادی شادتر و عامیانه تر از انواع موسیقی دیگر است. از موسیقی دانان مطرح معاصر می توان به پیربخش صاحبداد، فیض محمد بلوچ، دین محمد زنگشاهی و ابراهیم آسکانی اشاره کرد. بیشتر سازهای موسیقی بلوچی اعم از زهی و کوبه ای و بادی در موسیقی سوت کاربرد دارند. سرود، بنجو، رباب، تنبیرگ، دونلی، نل، دهلک، کوزگ و کنجری.
موسیقی شاعری قلب تپنده موسیقی بلوچستان است
این موسیقی با نام های دیگری چون حماسی و شروندی هم شناخته می شود، قلب تپنده موسیقی بلوچستان است. شعرهایی که در این موسیقی خوانده می شود و زهیروگ هایی که نواخته می شود، شناسنامه موسیقی و فرهنگ بلوچی هستند. یکی از مهم ترین دلایل اهمیت موسیقی شاعری این است که مضامین و محتوای اشعار و کلام آن بسیار گسترده است. داستان های حماسی، عاشقانه، مذهبی، قومی، جنگی، پندآموز و غیره. در موسیقی شاعری تنها دو ساز مورد استفاده قرار می گیرد؛ «سرود» و «تنبیرگ».
در این موسیقی به خواننده «شاعر» گفته می شود و عموما با لقب ملا یا پهلوان خطاب می شود. خود شاعر هم می تواند نوازنده سرود باشد هم تنبیرگ. مثل پهلوان بلند، پهلوان دادین، پهلوان برکت که هم سرود می نواختند و هم شاعر بودند و یا مثل ملاکمال خان، ملاغلام قادر رحمانی، ملاقادربخش (کادوک)، ملا موسی و لعل بخش پیک که تنبیرگ می نواختند و از بهترین شاعران معاصر بودند. از داستان های عاشقانه رایج می توان به شی مرید و هانی، شهداد و مهناز و کیا و صدو، از داستان های حماسی از میرقنبر، همل جییند، از داستان های مذهبی به معجزات پیامبر، سلطان جمجم و غیره اشاره کرد.نوازنده ها و خواننده های این سبک موسیقی لزوما حرفه ای هستند.
موسیقی با یک زهیروگ شروع می شود، بعد از آن یک آهنگ ریتمیک در کوک پایین نواخته می شود و کم کم بعد از دقایقی هم کوک سازها بالاتر می رود و هم تمپوی آهنگ ها. یک شعر در این سبک موسیقی ممکن است تا چند ساعت هم طول بکشد و حتی ممکن است در شب اول تمام نشود و ادامه شعر را به روز بعد موکول می کنند. متاسفانه موسیقی شروندی در بلوچستان رو به زوال است، چون جوانان به ندرت به یادگیری اشعار و مقام های آن می پردازند. از بهترین نوازنده های سرود معاصر در این سبک می توان به پهلوان رسولبخش زنگشاهی، پهلوان علی محمد بلوچ، احمد وشنامی، خداداد زنگشاهی، عبدالغفور زنگشاهی و رحیم بخش جت اشاره کرد.
موسیقی ذکرهای گواتی برای بیماران نواخته می شود
این موسیقی در خیلی از مناطق بلوچستان رواج دارد اما در شمال بلوچستان (منطقه سرحد) کمتر به چشم می خورد. ذکرهای گواتی را برای افرادی می نوازند که دچار جن زدگی و باد شده اند. اصولا وقتی این افراد دچار اختلالات می شوند و دکتر و درمان های پزشکی افاقه نمی کند، رو به خلیفه می آورند. خلیفه شخص اول مراسم گواتی است و از طریق ذکر و ریاضت و کار خیر با مسائل باد و جن و پری آشناست. وی با دیدن بیمار متوجه درجه وخامت بیماری او می شود.
از نوازنده ها دعوت می شود که به مراسم گوناتی بیایند و با ساز زدن و خواندن ذکر خداوند و اولیا، بیمار را به حدی از وجد برسانند. موسیقی گواتی با ذکرهای آرام مثل مست قلندر شروع می شود و به تدریج ذکرهای پرشورتری چون الله ذوالجلال، شیخ عبدالقادر جیلانی لا اله الا الله و حضرت قلندر نواخته می شود. در حین اجرای این ذکرها، بیمار و حتی برخی از افراد در مجلس ممکن است به وجد برسند و دمال کنند.
دمال حرکات بی اراده ای است که شخص انجام می دهد. در این مرحله کار اصلی خلیفه آغاز می شود. وی با آن وجودی که شخص بیمار را تسخیر کرده به صحبت می پردازد و از او می خواهد که این مرکب را رها کند و دست از آزار او بردارد. عموما در گواتی، خون هم باید ریخته شود؛ بدین منظور گوسفندی ذبح می شود. قطعات گواتی، ذکر و کلام خاص خود را دارند؛ به استثنای چند قطعه که بی کلام هستند مثل مارساز (مولدی)، سیمرغ، بگ ساز (ساز شتر) مم ساز (ساز خرس).
سروز، تنبیرگ، نل و دونلی است از مهمترین ابزار استفاده در موسیقی گواتی است
از خلیفه های گواتی معاصر می توان خلیفه شهمیر، خلیفه سیددادشاه و خلیفه صابر را نام برد و از نوازنده های متبحر سرود در گواتی می توان به علی محمد بلوچ، خداداد زنگشاهی، رحیم بخش جت، حسین جت، احمد وشنامی، فقیرمحمد شکل زهی، موسی شکل زهی و از نوازنده های مطرح دونلی می توان به لعل بخش جت، مرحوم موسی بلوچ، محمد بخش دری و تاج محمد جنگی پور اشاره کرد. حضور سازهای کوبه ای در گواتی متاخر است و در شکل اصیل گواتی کاربردی ندارد، اما در این سال های اخیر برخی از دهلک هم استفاده می کنند.
موسیقی و ذکر غزل های صاحبان چشتی خاص سراوان است
این غزل ها و ترکیب بندی سازهایش، خاص روستاهای اطراف سراوان در شرق بلوچستان ایران است. سازهایشان رباب و تنبیرگ است که در دو دهه اخیر، بنجو هم به حلقه ذکرشان اضافه شده؛ اما کماکان از دهلک در ذکرهای اصیلشان استفاده نمی کنند. شیوه اجرای غزل ها بدین گونه است که نفر اصلی غزل را می خواند و بقیه افراد در حلقه ذکر، سربند اصلی غزل را تکرار می کنند. ذکرهای این درویشان و ملنگ ها بسیار پرشور و وجد است و از سر شب شروع و دقایقی قبل از نماز صبح تمام می شود. غزل ها از مولانا، حافظ، شیخ عبدالقادر جیلانی، حضرت قلندر، صاحب عبدالرئوف، سیدنبی بخش و غیره است.
مالد پیرپتر ذکرهای دروایش قادری جنوب بلوچستان است
این نوع ذکر با دف های بزرگ و کوچک همراه می شود. به دف های بزرگ سما و به دف های کوچک کسل گفته می شود. در حلقه ذکر، خلیفه مریدان حضور دارند. خلیفه ذکر اصلی را می خواند و سما را می نوازد و مریدان جواب ذکر می گویند و سما می نوازند. مجلس با ذکر خدا و حضرت رسول شروع می شود، پس از آن، ذکرهای حضرت غوث الاعظم شیخ عبدالقادر جیلانی، حضرت قلندر، سیداحمد رفاعی را می خوانند. دف های مورد استفاده برخلاف دف های رایج در مناطق دیگر، زنجیر ندارد و پوست ضخیمی هم روی آن بسته می شود و عموما نقش هایی با حنا روی آنها می زنند.
لیکو و زهیروک بنیان موسیقی بلوچستان است
لازم به ذکر و تاکید است که اساس و بنیان تمامی موسیقی بلوچستان بر پایه زهیروک و لیکو استوار است و نمی توان آنها را یک نوعی از موسیقی به حساب آورد. زهیروک به معنای دل تنگی هست، مثلا وقتی مادری فرزندش را از دست می دهد و یا از او دور است، در فراقش زهیروک می خواند. لیکو و زهیروک مقام های آوازی و سازی هستند که به صورت متر آزاد اجرا می شوند. از زهیروک ها و لیکوها می توان به سیم، دشتیاری، اشرف درا، زامرانی، دلگانی، سرحدی، بیاک رمی، بشگرد، سلات، کوردی، جدگالی و سوسالی اشاره کرد.
سازهای محلی بلوچی قدمتی فراوان دارند
در این قسمت به طور مختصر دربارهی تعدادی از معروفترین سازهای بلوچی توضیحاتی آورده شده است. تنبورک نوعی ساز است که جهت حفط ریتم و کوک قطعه استفاده میگردد و بر مبنای صدای خواننده کوک میشود. در مراسم ذکر طریقت، خواننده اصلی برای خواندن ذکر و غزل از تنبورک استفاده میکند. نوعی از تنبورک به نام تنبورک دستان دار در روستای پیرآباد بلوچستان وجود دارد که فقط در محافل درویشان از آن استفاده میکنند.
دونلی یا دونی از خانواده نی بوده و دارای دو نی مذکر و مونث است که نوازنده هنگام نواختن هر دو را در داخل دهان خود قرار میدهد. نی مونث نغمه اصلی و نی مذکر صدای مبنا را تولید میکند.
بنجو سازی منحصر به فرد است که از هندوستان به بلوچستان وارد گردیده و تنها ساز زهی مضرابی کلاویهدار است. بنجو در اجرای غزلخوانی در محافل اهل طریقت منطقه دهک و همچنین روستای پیرآباد بلوچستان رایج است.
رباب را معروفترین آلت موسیقی اصیل افغانستان میدانند. انواع مختلفی از رباب وجود دارد که در قندهار افغانستان، لاهور و پشاور پاکستان ساخته میگردند. در بلوچستان سه نوع رباب وجود دارد که یک نوع آن مخصوص محفل ذکر است. رباب پنج تار در روستای پیرآباد سراوان وجود دارد و رباب دیگر را هجده تار و شاه رباب مینامند.
دهلک: دهلک سازی کوبهایست که از آن در مناطق جنوبی آسیا و بلوچستان استفاده میگردد. این ساز در بلوچستان ایران همراهی کننده ساز اصلیست و بهنام دکر نیز شناخته میشود. دهلک سازی دو طرفه است که نمیتوان آن را به طور دقیق تنطیم کرد و تکنیکهای نوازندگیش ساده هستند.
قیچک سازی مهم و کهن در منطقه بلوچستان است که آن را با نام سرود نیز میشناسند و تحت تاثیر موسیقی پاکستان و هندوستان قرار گرفته است.
موسیقی بلوچستان نیاز به توجه بیشتری دارد
موسیقی بلوچستان که بخشی از هویت فرهنگی این منطقه است از پتانسل های منحصر به فردی برخوردار است که امروزه متاسفانه به دلیل بی توجهی به آموزش این هنر در معرض فراموشی است زیرا بسیاری از اساتید برجسته این هنر در دوران سالخوردگی به سر میبرند و بی توجهی به ترویج این هنر خطر بزرگی برای موسیقی بومی این منطقه است و به طور قطع توجه به موسیقی این منطقه که تداعی فرهنگ غنی این خطه است موجب تقویت هویت فرهنگی و سبب افزایش اعتماد به نفس و روحیه محلی برای مردمان این خطه از کشور میشود.
خبرنگار: شیدا حسن زهی