آیا واقعا آنقدر از تحولات جهانی و منطقه ای بی اطلاع هستیم که خطرات بیخ گوشمان راهم درک نمی کنیم .؟

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی میارجل، پیر محمد ملازھی، تحلیلگر برجسته بلوچ طی یادداشتی به حادثه محمدان ایرانشهر واکنش نشان داد. متن کامل این یادداشت به شرح ذیل است:

درفاصله تقریبی یک هفته دو واقعه دردناک مرتبط با مواد مخدر در دهپابید، در مسیر خاش به زاهدان و در محمد آباد در حوزه بمپور روی داد .


در هر دو واقعه نیروهای انتظامی مبارزه با مواد مخدر قاچاقچی مواد مخدر و انسانهای بیگناه را اشتباه گرفتند و به گلوله بستند .


در رویداد اول استاد دانشگاه پیام نور سوران وخانمش قربانی بودند و در رویداد دوم یک زن و شوهر و کودک 5 ساله شان تیر باران شدند.


از بس که این اشتباهات نیروهای حافظ امنیت در سیستان وبلوچستان تکرار شده است دیگر  به سختی میتواند کسی را قانع کند که واقعا اشتباهی صورت گرفته باشد.
تکرار این گونه اشتباهات اگر روایت فرماندهان حافظ امنیت را بپذیریم،حکایت از وجود یک مشکل بزرگتر دارد که نیروهای بکار گرفته شده صلاحیت و آموزش لازم برای برعهده گرفتن چنین ماموریت خطیری را ندارد واستفاده از چنین نیروی جز چوب  خراج زدن براعتبار خود نیروی انتظامی،حراج اعتبار دستگاه قضا چه درقالب نظامی و چه قوه قضاییه  و چه مدیریت استان، و در سطح بالاتر حکومت اسلامی نام دیگری نمی توان بر آن نهاد.

 

این که  بلوچستان محل ترانزیت مواد مخدر است کوچکترین تردیدی وجود ندارد .
همین که جمهوری اسلامی چندین دستگاه امنیتی در آن مستقر کرده است ،خود گویای وجود این مشکل هست، اما آیا واقعا فرماندهان نظامی باور دارند که قاچاق مواد مخدر بوسیله مردم عادی  و آن هم در روز روشن جابجا میشود ، اگر چنین باوری دارند در سوء تفاهم بزرگی، خود را گرفتار کرده اند .


این سخن بدین معنی نیست که قاچاقچی مواد مخدر از چنین شیوه هائی و چنین پوششهائی استفاده نمی کنند .،قطعا استفاده میکنند ولی یک مامور حرفه وآموزش دیده برای کشف این نحوه از جابجایی مواد مخدر مردم عادی را به گلوله نمی بندد و چوب حراج بر اعتبار خود وحاکمیت نمی زند .


این نحوه برخورد که به قتل کودک 5 ساله و بی گناه می انجامد با هیچ معیاری نظامی و حرفه حتی در بی حساب و کتاب ترین کشورها که حاکمیت در آن تجزیه شده است و حکومت مرکزی ضعیفی دارند هم خوانی ندارد.


واقعا چگونه است که در ایران اسلامی چنین رفتاری مرتبا تکرار میشود و آب از آب تکان نمی خورد.
نه محاکمه  ای در کار است و نه اصلاحی در شیوه های برخورد مامورین امنیتی با مردم بی گناه صورت میگیرد.


پرسش این است:
 *ما به کجا می خواهیم برویم؟!*
کشور و ملت ایران را می خواهیم *با چه سرنوشتی روبرو سازیم .؟*
آیا واقعا آنقدر از تحولات جهانی و منطقه ای بی اطلاع هستیم که خطرات بیخ گوشمان راهم  درک نمی کنیم .؟


قصدا بین مردم و نظام فاصله می اندازیم تا کار برای دشمنان سهل تر شود و کشور را با فروپاشی از درون مطابق خواست دشمنان روبرو سازیم!!!

رفتاری که دستگاه های متعدد حافظ امنیت در سیستان و بلوپستان در عمل در پیش گرفته اند و نمونه های آنرا در مرزهای کوهک سراوان شاهد بودیم و هر روزه در گوشه و کنار استان شاهد آن  هستیم ،،،


*نه درشآن کشوری اسلامی مدعی ارائه الگوی اسلامی قدرت به جهانیان است، و نه با منافع ملی و ابتدائی ترین اصول مملکت داری سازگار است.*

این نحوه عمل چه آگاهانه باشد وچه نا آگاهانه نتیجه ان یکسان  و *کاهش اعتبار نهاد های قدرت در ذهنیت مردم است.*
این یعنی بازی در میدان دشمن.


واقعا موضوعی به این سادگی را ما درک نمی کنیم ؟!
همه کشورها و نظام های سیاسی که با فروپاشی روبرو شده اند، ابتدا درذهنیت ملت های شان مشروعیت زدائی شده اند ولی حداقل خود دستگاه های امنیتی شان هیزم بیار آن معرکه نبوده اند.!


بی تعارف باید گفت که: *رفتار نیروهای ما در مناطق حساس مرزی به هر بهانه ای که باشد چه قاچاق و چه غیر قاچاق  درخدمت منافع راهبردی کشور نیست!* و اگر اصلاح نشود،بازی در میدان مخالفان نظام اسلامی است.


باقی را خود دانید که از قدیم گفته اند صلاح مملکت خویش خسروان دانند