به گزارش پایگاه اطلاع رسانی میارجل؛ جمیله ملازهی کارشناسی ارشد رشته حقوق عمومی دارد و در سال ۹۲ کاندید انتخابات شورای شهر بود که همان موقع نفر دوم شهر شد و هم اکنون نیز رئیس اداره غله شهرستان نیکشهر، فنوج، قصرقند، لاشار و حوزه توابع بنت است؛ مهم تر اینکه داستان ورود این خانم فعال موفق بلوچ تا به الان کمتر از هفت خان رستم نبوده بلکه سخت تر هم بوده است. در ادامه گفتوگو با او را خواهید خواند.
خانم ملازهی، از هفت خان رستم بگویید، چطور توانستید در نیکشهر به عنوان اولین زن وارد کارزار شورای شهر شوید؟
اوایل خیلی سخت بود و راحت من را نپذیرفتند، جامعه بلوچستان یک جامعه سنتی است و بعضیها به شدت مخالف بودند، در صورتی که من حتی نزد ایشان رفتم و خیلی اذیت شدم، میخواستم اولین بار در شهر سنتی نیکشهر کاندید بشوم و حتی از طرف فامیلهای خودم، خیلی از مردم و مخالفین دیگر اذیت شدم، سنگ اندازیهای زیادی کردند، تخریبها شدم با اینحال پای حرفم ماندم و گفتم این بار که آمدم کاندید بشوم اگر نتوانم به خاطر موانع موجود وارد کارزار شورای شهر بشوم، مطمئنا هیچ زنی دیگر نمیتواند در هیچ دورهای از انتخابات شرکت کند، بالاخره باید این طلسم شکسته و یکی پیش مرگ میشد.
کمی بیشتر توضیح بدهید؟
بعد از ثبت نام در شورای شهر تصمیم گرفتم هرطور است با تک تک مردم صحبت کنم. خانه همه شان رفتم و صحبتهای زیادی کردم، بیشترشان به راحتی متقاعد نمیشدند و من گفتم میخواهم صدای گویای زنان باشم، باید نماینده زن داشته باشیم و من قصدم این نیست که جای مردها را اشغال کنم، ما مکمل همدیگر هستیم، آنها میگفتند هنوز جامعه سنتی و عرف ما اجازه نمیدهد، میگفتن باید جامعه سنتی اجازه دهد و من آمده ام و باید به ما اعتماد کنید، الان قضاوت کردن زود است، چهار سال بعد در مورد من باید قضاوت شود و اگرچه شما میگویید این زن نمیتواند اما من خودم به این باور رسیدم که میتوانم شورای شهر شرکت کنم و جوانان نیز در ادامه آن را پذیرفتند و جامعه نخبگان نیز حمایت شان از من را اعلام کردند، خلاصه راه خیلی سختی بود و به همین راحتی پذیرش شدن در جامعه سنتی ۱۲۰ هزار نفری نیکشهر به این راحتیها نبود؛ با تمام این تفاسیر بالاخره توانستم عضو شورای شهر بشوم و در شورا نیز توانستم موفقیتهای قابل توجهی به دست بیاورم و اگرچه اذیتم کردند اما نتوانستند سد راه موفقیتم بشوند و من به خوبی اعتماد مردم را جلب کردم، من در آن چهار سال یک سال نائب رئیس شورای شهر و یک سال رئیس شورای شهر بودم.
چه طور متقاعدشان کردید؟
من به آنها گفتم که نماینده قشر خاصی نیستم و من نماینده کل مردم هستم و صادقانه میخواهم به شما خدمت کنم؛ شما اگر به من رای بدهید، مطمئن باشید پشیمان نخواهید شد و بعد از ۴ سال من سال ۹۵ زن شایسته سال از طرف بخشدار مرکزی نیکشهر شدم که به خاطر فعالیتهای خودم بود و این موضوع یعنی اینکه شایستگی مرا از تمام زنانی که در نیکشهر بودند بیشتر تشخیص داده بودند.
به زنان بلوچ چه میتوانید بگویید؟
من به عنوان یک زن بلوچ میگویم که ما میتوانیم و تابو شکنیها باید اتفاق بیفتد و همانطور که تا الان نیز خیلی از تابوها را شکسته ایم درحالیکه افکار عمومی برایشان خیلی سخت بوده است، از این به بعد هم میتوانیم، یک موقعی غیرممکن بود که در کنار چهار مرد یک زن قرار بگیرد و داخل جلسه برود اما من باعث شدم زنهایی که در خانه نشسته اند، از خانه بیرون بیایند و در بطن جامعه قرار بگیرند، آن خانمهایی که تحصیل کردند بیایند از حق خودشان دفاع کنند و حرف خودشان را بزنند. زنان باید به توانایی هایشان ایمان داشته باشند و از آنها استفاده کنند، به این شکل بود که یکسری ناهمواریها را هموار کردم و الان کار به جایی رسیده است که ما برای دوره بعد ۴ الی ۵ خانوم داریم که میخواهند در انتخابات شوراها کاندید شوند و من فکر میکنم الان دیگر مردم به جای رسیده اند که نگاه جنسیت زده نداشته باشند و اگر چه هنوز هستند و راه فعلا برای رفتن خیلی زیاد است اما به هر حال افکار عمومی پذیرفته اند که حالا نماینده شان زن یا مرد باشد تفاوتی نمیکند و مهم این است که فقط کاربلد باشد.
به نظرتان مشکل عقب ماندن زنان بلوچ از مردان دلیلش چیست؟
مشکل اول ما خودمان هستیم، بعضی مواقع ما زنان خودمان مقصر هستیم، خوب هیچ مردی نیست که بیاید دست زنی را به زور بگیرد و بگوید بیا من استعدادهایت را شکوفا کنم، بلکه خودمان باید به تواناییهای خودمان باور داشته باشیم و باید خودمان دنبال احقاق حق خودمان برویم؛ مشکل دیگر هم جامعه سنتی است، الان ما اگرچه از نظر نظام و حکومت هیچ مشکلی برای فعالیت زنان نداریم اما جامعه سنتی ما اجازه چنین امری را نمیدهد و این مشکل دیگر ما است.
خاطره جالبی از برخورد مردان با خودتان دارید؟
یک بار من به همراه ۴ همکار مرد به دیدار یک نماینده مجلس در کنارک رفته بودیم؛ آنجا در یک جلسه بودیم که یک آقایی بودند و به من میگفتند شما برو کنار خانمها بنشین، سه دفعه این را به من گفتند تا من صدایم را بلند کردم و به فردی که تذکر میداد گفتم «من رئیس شورای شهر نیکشهر هستم و آمدهام مشکل مردم را مطرح کنم اگر شما با بودن من در اینجا مشکل دارید خودتان از جلسه بیرون بروید» و همین لحظه بود که آقای ایران نژاد نیز گفت این خانم راست میگوید و اگر شما مشکل دارید از جلسه بیرون بروید و ایشان آمده است تا مشکلات مردم شهر را با من در میان بگذارد؛ این جامعه سنتی فکر میکند زن باید بنشیند خانه و فقط فرزند داری بکند و به کارهای شوهرش برسد، خب اینها هم کار مهمی هستند و من هم متاهلم و هم فرزند دارم اما میخواهم در بطن جامعه نیز حضور داشته باشم و جامعه نیز باید این را بپذیرد.
فکر میکنید چرا اینقدر زنان بلوچ در حوزه دهیاری، بخشداری و ... موفق تر نسبت به مردان ظاهر میشوند؟
به خاطر اینکه زنها نمیخواهند اعتماد از بین برود، تعدادشان هم فعلا کم است و با این حال به شدت در کار و فعالیتهای شان حساس هستند و تا آخرین توان نیز کار میکنند اما مردها آن پیگیری و حساسیتها را ندارند، زنها خیلی پیگیر هستند و همین شده است که مردم الان به این نتیجه رسیده اند که دهیار زن بهتر است، من امیدوارم که در حوزه همه حوزهها زنان نیز وارد کارزار شورای شهر بشوند و به این خودباوری برسند؛ خودم هم یقین دارم زنان زیادی در این دوره در شورای شهر شرکت خواهند کرد که من به وجودشان افتخار میکنم.
حرف آخر؟
خیلیها که آن اوایل با حضور من در شورای شهر مخالف بودند بعدا که رای آوردم و عملکردم را دیدند، خودشان از نظرشان بازگشتند و حتی خیلی از جاها از شورای شهری که من رئیس اش بودم حمایت کردند، پس همه زنان بلوچ مطمئن باشند که میتوانند فقط باید بخواهند.
خبرنگار: خلیل کُرد
Sunday 2 April 2023