سیدمحمد درتکیده از فعالان فرهنگی بلوچستان است که تا به الان 30 عنوان کتاب او چاپ و منتشر شده است، اعتقاد دارد حب اهل سنت به اهل بیت پیامبر بیشتر از شیعه نباشد، مسلما کمتر نیست؛ او حتی از عزاداری های بلوچستان که در ایام محرم انجام می شود نیز صحبت های جالبی را مطرح کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی میارجل؛ خودش سید است؛ برخلاف تصور عموم که فکر می کنند سنی نمی تواند سید باشد، باید بگویم که مولوی درتکیده با نام کامل سیدمحمد درتکیده از اهالی چابهار و اهل تسنن است؛ خودش را ایرانی می داند و ایرانی بودن برایش ارجحیت دارد و سخن اصلی او این است که برخلاف تصور عموم اهل سنت بلوچ از دوستداران اهل بیت پیامبر هستند؛ او حرف های زیادی نیز برای گفتن دارد؛ پیشنهاد میارجل این است که با دقت صحبت های این مولوی بلوچستانی را بخوانیم، تا واقعیت هایی از مردم مکران زمین را که تا به حالا نشنیده بودیم، بدانیم.

در ادامه گفتگوی پایگاه خبری میارجل را با سیدمحمد درتکیده مدیر انجمن اهل قلم چابهار، خواهید خواند.

از سبقه فرهنگی خودتان برای مخاطبان میارجل بگویید؟

از سال 1374 قدم به نویسندگی نهادم و تا حالا 30 عنوان از کتاب هایم به چاپ رسیده که موضوعات تاریخ بومی و بعضی ها هم در موضوعات مذهبی است. تحصیلات سطح دو حوزوی دارم.

فرهنگ بلوچ را چگونه می بینید؟

اصالت فرهنگ بلوچ مثل تاریخ  قومیتش گنگ و ناشناخته است اما در واقع ما از دوران آغاز تاریخ از دوران هخامنشیان گرفته تا حالا اطلاعاتی محدود در مورد قوم بلوچ داشتیم و همانطور که می دانید قوم بلوچ از اقوام اصیل ایرانی هستند که ما اگر نگاه بکنیم به زبان آنها، زبان بلوچی به زبان پهلوی شباهت زیادی دارد و اگر کسی تخت جمشید، بیستون و خطوط میخی که از گذشتگان جا مانده است را مطالعه کرده باشد می داند که بیشترین لغات روی آن کتبیه ها هنوز در زبان بلوچی ما وجود دارد، اگر یک روز کتیبه را به زبانی که است بخوانید ممکن است فارسی زبان متوجه نشود اما بلوچ خیلی از موارد را متوجه می شود، برای مثال در یک کتیبه داریوش خودش را معرفی می کند «بَگَ وَزَکَ ائورمزدا هیءَ  اَوَم آسمانم اَدا  هیءَ ایمام بومیم اَدا هیءَ مَرتِیَم اَدا هیءَ شیاتیم ادا مرتَهیا» که معنی فارسی آن خواهد شد: « خدای بزرگ اهورامزدا او آن آسمان را آفرید و او این زمین مان را آفرید. او مردم را آفرید. او شادی داد به مردمان.» که  در واقع ما در زبان بلوچی خدا را بگ هم می گوییم؛ همین عبارت که گفتم به بلوچی خواهد شد: « بگ مزنیں اهورامزدا آئیءَ آ آسمان دا. آئیءَ اِے مئے بوم دا. آئیءَ مردم دا. آئیءَ شاتی دا مردمانا».

داریوش در جای دیگری می گوید «شی خشایارش، منا پتا وشتاسپ، وشتاسپ هیا پتا ارشم، ورشم هیا پتا آریاارمن، آریاارمن، هیا پتا چش‌پش» یعنی « خشایارشاه گوید  پدرم وشتاسپ بود. وشتاسپ پدرش ارشم بود. ارشم پدرش آریاارمن بود. آریاارمن پدرش چش‌پش بود.» ما الان به زبان بلوچی نگاه کنیم «گوشی خشایارشاه منی پتءَ وشتاسپ، وشتاسپ آئیءِ پتءَ ارشم. ارشم آئیءِ پتءَ آریاارمن. آریاارمن آئیءِ پتءَ چش‌پش» در واقع زمان هخامنشی با زبانی صحبت می کردند که خیلی نزدیک به زبان بلوچی کنونی ما است و در زمینه پوشاک، ما پوشاکی داریم که قدمتش به همان دوران یعنی دوران پارت ها باز می گردد؛ این در حالی است که منطقه مکران بلوچستان کنونی در ادوار مختلف تحت هجوم انواع مختلف قوم ها قرار گرفته است، از اقوام هندی گرفته تا اقوام اروپایی، پرتغالی، یونانی ها، رومی ها و در دوران معاصر از انگلیسی ها گرفته تا آمریکایی ها هم به منطقه ما هجوم آوردند اما مردم ما فرهنگ و اصالت خودشان را حفظ کردند در حالیکه همین اثرات پرتغالی ها در هندوستان کاملا فرهنگ هندوستان را زیر و رو کرد اما در منطقه ما در بلوچستان آن اثر را نداشته و ما لباسمان و در رتبه اول آداب و رسوم مان همان بوده که در گذشته بود، خوشبختانه یک مورد که باید بگویم و باعث افتخار ما است، زمانی که اسلام به منطقه آمد، مردم منطقه با توجه به این که قبلا زرتشتی بودند و در کتاب اوستا و از بزرگان خودشان و از گذشتگان خودشان در واقع پیش گویی هایی در مورد پیامبر آخر زمان شنیده بودند، بدون درگیری اسلام را قبول کردند.

پس حتی دین بلوچ ها قبل از اسلام نیز همان زرتشتی بوده است؟

بله و البته باید بگویم ما امروز زرتشت را به عنوان آتش پرست می شناسیم که این غلط است، زرتشتی ها یگانه پرست بودند و ما افتخار می کردیم به این موضوع، مقام ما بلوچ ها از آن اصحاب پیامبر در قبل از اسلام مقام خیلی بالاتری بوده است و من دلیل دارم برای صحبتم؛ زمانی که در واقع اعراب 360 خدا داشتند ما اینجا یک خدا را پرستش می کردیم و اینجا مقام ما خیلی بالاتر از آنها بوده است در حالیکه آنها برای هر روز از سال شان یک خدا داشتند، که یعنی حدودا 360 روز می شود (سال قمری تعداد روزهای کمتری نسبت به شمسی دارد) این در حالی است که ما قبل از اسلام خیلی وضعیت بهتری داشتیم و خدای یگانه را پرستش می کردیم که اهورامزدا بود، ببینید آنها دختر را زنده به گور می کردند اما اینجا دخترهای ما حکومت می کردند، بله ما اینجا دخترهای ما تاج سر ما بودند، دختران ما فرمانده سپاه بودند، دختران ما امیران یک مملکت بودند و برخی شان معلم بودند، اینجا ما مقام مان خیلی بالاتر از آن عرب ها بوده است، اگر خسرو پرویز نامه پیامبر را پاره کرد، برای خودش دلیل داشت، او گفت شما چه می خواهید که پیک گفت برای ما پیامبر آمده است و می گوید خدا یگانه را پرستش کنید و دست از پرستش بت ها بردارید خب او گفت مگه ما چه چیزی را پرستش می کنیم، ما همین الان هم داریم خدای یگانه را پرستش می کنیم و گفتند خب حق و حقوق همسایه این است درحالیکه حقوق بشری که در تاریخ بشریت شکل گرفته برای ما است و ما حقوق بشر را داریم؛ بله روی این حساب بود که خسرو پرویز ناراحت شده و نامه پیامبر را پاره کرده بود چون ما همان موقع هم خدا را پرستش می کردیم و این موضوع چیز تازه ای برای مان نبود.

این دستاری که به سر می بندید برای زمان بعد از اسلام نیست؟

خیر، ما از همان دوران پوشاکی که داشتیم همین دستار هم جزو پوشاک مان بود و ما قبل از اسلام ریش های مان همینطور بلند بود، یعنی تراشیدن ریش در فرهنگ ما یک عیب بزرگ بود و خب می بینید که اسلام هم امروز آمده اینها را جزو سنت قرار داده و اینجا قبل از اسلام این سنت ها را ما داشتیم و در واقع آن شکل و شمایلی که ما داشتیم را اسلام آمد روی آن مهر تایید گذاشت پس درواقع اسلام چیز جدیدی برای ما نیاورد و فقط یک پیامبر آخر زمانی آمد که تمام آن دستوراتی که اسلام امروز به مسلمانان می دهد ما قبل از اسلام آن را اجرا می کردیم. اینها همگی نشانه این است که فرهنگ مردم مکران زمین (بلوچ ها) در واقع قدمت طولانی دارد.

از رسومات بلوچ هم برایمان بگویید؟

ما یک رسمی داریم که به آن می گوییم میارجلی، این یکی از رسومات ما است که در واقع اگر یک مظلومی بیاید پیش ما و پناه بخواهد، ما به او پناه می دهیم. این رسم به این شکل است که اگر کسی بیاید نزد یک بلوچ و بگوید فلان کس به ما ظلم می کند و به این شکل از آن بلوچ پناه بخواهد ما به او پناه می دهیم و اگر بلوچ توانست صلح را بین آنها برقرار می کند که اگر صلح نشد، مدتی که به این بلوچ پناه گرفته بلوچ ها از او دفاع می کنند و از جان آن پناهنده را محافظت می کنند و حتی اگر باز هم دشمن صلح نکند و بخواهد بجنگد، اینها هم می جنگند و حتی خودشان را به کشتن می دهند اما از پناهنده خودشان دفاع می کنند، رسوم دیگری داریم حشر و مدد که در زمینه کمک و یاری است، مثلا آن زمان که اکثرا قوم بلوچ کشاورز بودند وقتی محصولات کشاورزی آنها می رسید، تمام مردم روستا جمع می شدند و به آن فرد کشاورز که زمینش رسیده بود کمک می کردند و می رفتند محصولاتش را می چیدند، درو می کردند و می آوردند به او تحویل می دادند و روز بعد نوبت دیگری می شد و به همین ترتیب دوباره همه جمع می شدند و می رفتند سر زمین نفر دیگری تا اینکه حشر و مدد همینطور ادامه پیدا می کرد و محصول همه برداشت می شد. یا طبق همین رسم اگر یکی می خواست خانه ای بسازد، همه می آمدند به او کمک می کردند و در واقع کارگر و استاد بنا از بیرون نمی آوردند، اینطور نبود که پول بدهند، همه به هم کمک می کردند و همان روستا با هم و برای همدیگر خانه می ساختند، بجار هم رسم دیگری است که اکنون دیگر کمرنگ شده و فردی که تازه در شرف ازدواج بود همه مردم روستا می آمدند مبلغی را به کمک می کردند که بتواند مخارج عروسی خودش را فراهم کند. این رسوماتی است که بین مردم بلوچ در منطقه مکران از دیرباز وجود داشته است.

در مورد فعالیت های فرهنگی در استان بگویید؟

خیلی از فعالیت های فرهنگی بلوچ ها متاسفانه شناسانده نشده است و امروز سیستان و بلوچستانی به هر شهر دیگری خارج از استان که برود می گویند مواد چقدر با خودت آوردی، یعنی مردم سیستان و بلوچستان را به عنوان مواد فروش و شرور می شناسند و ببینید سینماهای ما در دهه 60 و علی الخصوص فیلم هایی که آقای هاشم پور کار کردند، دائما ما بلوچ ها را موادفروش، قاچاقچی و اشرار معرفی کردند و هر جایی که قوم بلوچ برود می گویند قاتل آمد، قاچاقچی آمد، آدمکش آمد و این می طلبد که در واقع هنرمندان ما، هنرمندان بلوچ و هنرمندان سیستان قدمی جلو بگذارند و جواب آن فیلم ها را لااقل الان بدهند که امروز ما با یک فیلم آن ظرفیت های فرهنگی که بلوچستان دارد را ببینیم و برای مثال مهمان نوازی بلوچ ها را نشان بدهیم که آن وقت اذهان عمومی نسبت به بلوچ ها مثبت خواهد شد که متاسفانه خیلی جاها منفی است. شما ببینید ما در واقع در بحث مذهبی از پیش قراولان اسلام بودیم و پیش از این که اسلام به ایران نفوذ پیدا کند و مسلط شود مردم مکران از پیش قدمان لشگر اسلام بودند. شما تاریخ را نگاه کنید تاریخ طبری، تاریخ ابن اثیر، تاریخ المسالک و الممالک که از صدر اسلام به جای مانده را اگر مطالعه بکنید می بینید که مردم مکران برای اسلام خیلی کارها و مجاهدت ها کردند، ما در سرزمین شام، در فتوحات و قسطنطنیه و کشورهای اروپایی که انجام می شد و در بحث فتح روم، مردم منطقه ما جزو پیش قراول های آن لشگر بودند و متاسفانه این موارد هیچ جا گفته نمی شود و امروز متاسفانه مردم بلوچ را دشمن اهل بیت می شناسند، من خیلی جاها که همایش برگزار می شد و شرکت می کردم، در مراسمات مختلف در ایام هفته وحدت یا ایام محرم، آنجا که می رفتیم همه می گفتند که این ها دشمنان اهل بیت هستند یا دشمنان اهل بیت آمدند و اشاره به ما می کردند. در حالیکه مردم مکران مدافعان اهل بیت بودند و در طول تاریخ شما اگر تاریخ را مطالعه کنید می بینید زمانی که امویان به اهل بیت فشار می آوردند اینها پناه می بردند به مردم مکران و حتی در بحث شهادت حضرت حسین (ع) هم ما عزاداری می کنیم، یادم است ما یک همایشی داشتیم در ایام محرم بود و یکی از روحانیون آمد و گفت ایام محرم است و شیعه عزادار هستند، حتی ارمنی ها می آیند در عزای ما هم شرکت می کنند که در واقع این حرف را که زد یعنی اشاراتی به ما بود که شما امام حسین (ع) را دوست ندارید، من آنجا صبر کردم گفتم که سخنان حاج آقا تمام بشود و در همان جمع به من پنج دقیقه وقت دادند تا صحبت کنم و من آنجا اشاره کردم اینکه شما می گویید شیعیان عزادار هستند درست می گویید اما اینکه شما می گویید اهل سنت عزادار نیست عجیب است شما بروید تاریخ را بخوانید و ببینید که کتب اهل تشیع می گوید دقیقا در زمان آل بویه عزاداری شیعیان شروع شد یعنی 350 سال بعد از شهادت امام حسین (ع) اما ما اهل سنت در سیستان و بلوچستان از همان سال 61 عزاداری می کنیم البته عزاداری ما اینطوری نیست که ما بیایم توی خیابان ها سینه بزنیم اگرچه شدیدا عزادار هستیم، زمانی که هلال ماه محرم طلوع می کند مردم مکران زمین همسرهای خودشان را رها می کنند، زن و مرد کنارهم نمی خوابند و می گویند این ماهی است که بی بی فاطمه (س) و حضرت علی (ع) عزادار هستند، در این ماه سرور ما حضرت محمد (ص) عزادار است، پس ما عزادار هستیم و در تاسوعا و عاشورا ما روزه می گیریم تا بدانیم که حضرت حسین (ع) با لب تشنه که شهید شده است چه دردی آنجا داشته و چه مقدار سختی کشیده است، همچنین ما در دهه اول محرم ختم قرآن می گیریم و به روح شهدای کربلا ثوابش را هدیه می کنیم.

اگر شما به منطقه ما بیاید و از ماه محرم بپرسید در واقع چون اسم عربی آن است مردم بلد نیستند اما شما از هر روستایی بپرسید و بگویید کدام ماه امام حسین شهید شده است، آن را می شناسند و می گویند ماه یا حسین؛ یعنی محرم را به نام یا حسین می شناسند و در تاریخ ما هست که مردم مکران زمین زمانی که می شنوند امام حسین شهید شده است، از اینجا نیرو جمع می کنند که برای انتقام گرفتن خون حسین (ع) بروند اما به خاطر شرطی که با عرب ها بسته بودند نشد؛ ما مردم بلوچ یک رسمی داریم که می گوییم سر ما می رود اما قول ما نمی رود و پایبند به قول خودمان هستیم، آن موقع نیز عهدنامه بسته بودیم که در آن چند بند وجود داشت مثلا یک بند آن این بود که به هر جا که سکنی پیدا بکنیم کسی مانع ما نشود و با هر قبیله ای یا طایفه ای ما بخواهیم ارتباط برقرار کنیم، کسی اعتراضی نداشته باشد اما یکی از بندهایش هم این بود که اگر شما عرب ها برای اسلام جهاد کنید ما جزو پیش مرگهای شما خواهیم بود اما اگر شما عرب ها با خودتان درگیر شدید و جنگ داخلی بین شما رخ داد دیگر چون جنگ داخلی است ما در آن دخالت نمی کنیم و آن بصیرت و آگاهی مردم را می رساند که می دانستند این عرب ها بین خودشان درگیر خواهند شد و آن اثرات دوران جهالت هنوز در بین آنها باقی بود و ما این را در زمان حضرت حسین (ع) دیدیم با ایشان درگیر شدند و این بزرگوار را شهید کردند. با اینحال وقتی جوانان بلوچ ماجرای شهادت حضرت حسین (ع) را دانستند و زمانی که این جوانان می خواستند بروند به جنگ، می گفتند هنوز خون ما دارد می جوشد، ما باید برویم و حساب این عرب های جاهل که امام را کشتند کف دستشان بگذاریم اما پیرمردها آمدند و گفتند که ما قول داده بودیم و واقعا به ما خیلی ضربه زدند که حضرت حسین (ع) را شهید کردند اما انتقام او را خدا خواهد گرفت، ما نباید برویم به جنگ با اینها و ما باید از مرزهای اسلام محافظت کنیم و همین مردم مکران زمین بودند که بارها از نفوذ دشمن خارجی جلوگیری کردند؛ باور کنید اسلام بسیار مدیون مردم مکران زمین است و بلوچ ها هم مدیون اسلام هستند چون اسلام اینها را عزت و شرف داد اما در نظر داشته باشید که بلوچ ها قبل اسلام هم عزت و شرف داشتند اگرچه با آمدن اسلام به عزت وشرف شان افزوده شد.

نظرتان را درباره انجام فعالیت های فرهنگی در زمان قرنطینه بگویید؟

بعضی ها به کرونا می گویند ویروس منحوس درحالیکه باید این را توجه کنند که این یک امتحان الهی است و امتحان الهی را نباید منحوس بدانیم، خیلی از فرصت ها را ما در این ایام بدست آوردیم و خیلی از چیزها را همین ویروس کوچک به ما آموخت پس کرونا منحوس نیست و این هم یک وبایی (بیماری) است همچون بلاهایی که در قرون مختلف بر انسان نازل می شود اما باید توجه داشته باشیم که همین ویروسی که ما او را منحوس می دانیم، بهترین فرصت ها را در اختیار ما قرار داد و خیلی از چیزهایی که ما نمی دانستیم و نمی فهمیدیم را امروز فهمیدیم؛ به برکت همین ویروس ما فرصت های فضای مجازی را که در زمان قبل از این ویروس از فضای مجازی استفاده بهینه ای نمی شد را شناخته ایم و حالا خیلی از کسب و کار ها که تعطیل شدند مجبور هستند از فضای مجازی وارد عمل بشوند و برای مثال نمایشگاه کتاب را که سالیانه برگزار می شد، امسال در فضای مجازی برپا کردند که ما می بینیم در این فضای مجازی همین نمایشگاه کتاب، در کمترین زمان و کمترین هزینه برای خریدارانی که آن زمان مجبور بودند از اینجا بروند تهران و برگردند، برگزار شده است و اکنون در خانه نشسته و کتاب می آید به دستش می رسید و این فرصتی بود؛ ما فرصتهای زیادی در این قرنطینه داریم و داشتیم که در آینده ای که قرنطینه ای نباشد و ویروس کرونایی هم نباشد، این فرصت ها نیز ان شاءالله پیش خواهد آمد و به همین خوبی و به همین منوال برگزار خواهد شد.

شما ببینید از فرصت های فرهنگی که در فضای مجازی وجود دارد یک نمونه را من عرض کنم، امروز ما بلوچ یا سیستانی را به عنوان یک قاچاقچی و به عنوان اشرار می شناسند و ما می توانیم از همین فضا استفاده کنیم و آن آداب، رسومات و اصول فرهنگی خودمان را که در قوم بلوچ است ما از این طریق می توانیم بیان کنیم و خودمان را بشناسانیم تا مردم بدانند که مردم مکران و سیستان، مردمی واقعا اصیل هستند و باور کنید ایران مدیون مردم سیستان و مکران است، ما رستم را داشتیم، ما شخصیت های مهم ایرانی زیادی داشتیم که از خطه سیستان و مکران بلند شدند و کتاب اوستا سرزمین ما را جزو سرزمین های مقدس می داند و همانطور که در اسلام مکه و مدینه جزو سرزمین های مقدس است در اوستا نیز سرزمین ما جزو سرزمین های مقدس است و حتی در اوستا آمده است که منجی آخرالزمان از سرزمین ما ظهور خواهد کرد و در آیین اوستا منجی آخر الزمان که ما می گوییم امام مهدی (ع)، در آیین زرتشتی او را با نام سوشیانت می شناسند و می گویند که از همین سرزمین خواهد بود و اینجا از سرزمین های مقدس است، حال این سرزمین مقدس که در یک کشور مقدس به اسم ایران قرار دارد را ما باید مقدس بدانیم و اورا بشناسانیم، این سرزمینی که امروز به نام شرارت، قتل و غارت و قاچاقچی شناخته می شود، جزو سرزمین های مقدس است و ما باید از این فرصت استفاده بکنیم و سرزمین خودمان را بشناسانیم تا اذهان عمومی که یک دید منفی دارند دیدشان عوض بشود و دید مثبتی نسبت به ما پیدا بکنند، خیلی ها تصور می کنند اینجا مثل تگزاس آمریکا است و جرات نمی کنند اینجا بیایند.

یک بار ما شخصی را از بیرون از استان با همین دیدگاه همراه خودمان به بلوچستان آوردیم و واقعیت را به او نشان دادیم، این فرد خیلی تعجب می کرد و دائم می گفت من اصلا به خواب هم نمی دیدم و تصور نمی کردم این بلوچستان اینطوری باشد و فکر می کرد آن بلوچستانی که تعریف می کنند همه از کوچک تا بزرگ اسلحه دارند و همه در مقابل یکدیگر خشن هستند؛ چرا این مهمان نوازی مردم بلوچ را کسی معرفی نکرده است، این فرهنگ را باید ما بشناسانیم اما متاسفانه هیچ کاری نشده است.

خبرنگار: حنیفه دهقانی