به گزارش پایگاه اطلاع رسانی میارجل؛ این فعال فرهنگی از دوران دانشجویی در این زمینهها فعال و دبیر جشنواره فرهنگی اقوام ایرانی در دانشگاه سیستان و بلوچستان نیز بوده است که هدف از این جشنواره نیز معرفی ظرفیتهای فرهنگی، نحوه پوشش، آداب زندگی، آیینهای محلی، موسیقی، رقص محلی، افتخارات باستانی اقوام مختلف ایرانی از بلوچ و سیستانی، کرد، لر، ترکمن، قشقایی، خراسانی، عرب، گیلکی و ... برای دانشجویان جهت افزایش اطلاعات فرهنگی و هنری مام میهن ایران اسلامی بود.
این فعال فرهنگی که دبیر انجمن علمی دانشجویی روانشناسی دانشگاه و عضو گروه مشاوران جوان استانداری نیز بوده توسط گروه استعداد درخشان دانشگاه تحت عنوان نخبه فرهنگی تقدیر شده است و همچنین عضو هیئت تحریریه نشریه دو زبانه بلوچی/ فارسی استون متعلق به دانشجویان بلوچ دانشگاه سیستان و بلوچستان نیز است؛ انصاری خودش درباره نشریه استون اینگونه میگوید: اصل 15 قانون اساسی که زبان و خط رسمی و مشترک ایرانیان را فارسی میداند اما تاکید از بهره بردن از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی در محیطهای علمی، ما را مصمم تر کرد تا با زبان فصیح بلوچی و با عنایت به منابع مختلف ادبی و فرهنگی، به فرهنگ بومی ایرانی و نشر آن و خاصا فرهنگ و آیین قومیت بلوچ برای جامعه دانشگاهی این نشریه دو زبانه را راه اندازی کنیم.
وی در ادامه با اشاره به شعری از شاهنامه فردوسی که قوم بلوچ را به زیبایی وصف میکند؛ "سپاهی ز گردان کوچ و بلوچ؛ سگالیده جنگ و برآورده قوچ/ کس در جهان ایشان ندید؛ برهنه یک انگشت ایشان ندید" ادامه داد: منابعی هستند به زیبایی از مشترکات زبانی بلوچی، گیلکی و کرد سخن میگویند و تحقیقات باستان شناسان از اشتراک فراوان واژگان زبان بلوچی و پهلوی باستان پرده برداشته اند، که ریشه آن را به وضوح میتوان از خانواده هند و اروپایی دید.
در ادامه گفتوگوی تفصیلی میارجل با این فعال فرهنگی را خواهید خواند.
با توجه به سابقه خود کمی درباره فرهنگ بلوچ بگویید؟
فرهنگ غنی و سرشار از مهر بلوچ را با خاطره ای که نقل از هم وطنان عزیزمان از خطه شمال ایران شروع میکنم ایشان در یادداشتی به این فرهنگ زیبای مردم بلوچ اشاره کردند که «ما در مسیر چابهار شبی به ناچار مجبور به اقامت در شهرستان سرباز روستای پیردان شدیم اما نه از هتل و مسافرخانه خبری بود نه از اداره جات دولتی که سرپناهی شبانه بیابیم. با مردی با لباس محلی گرم صحبت شدیم و از تقاضای خویش برای اقامت و رفع خستگی سفر گفتیم. گفتند که ما در منزل خود مهان خانه ای داریم و درخدمت شما هستیم. با نگرانی اولیه که داشتیم درخواست مرد را قبول و از رودخانه رد شدیم و به منزل ایشان رسیدیم. شب را در اتاقی بزرگ که به نظر میرسید مخصوص میهمان و افراد غریبه در نظر گرفته بودند، با آرامش خاص محیط زیبا و با طروات روستا سپری کردیم، صبح هنگام بیداری آن مرد با صبحانه محلی بر بالین ما حاضر بود، پس از صرف صبحانه ما را دعوت کرد که از مزرعه ایشان هم بازدید داشته باشیم، برای مان جالب بود با وجود اخباری از استان سیستان و بلوچستان که راجع به خشکسالی در ذهن داشتیم اما کشت زاری عجیب حال ما را دگرگون کرد، حیرت انگیز تر آن بود که انگار در ایران قدم نگذاشته و وارد کشوری دیگر با محصولات کشاورزی متنوع شده بودیم. خربزه درختی، درخت انبه، نخل خرما، موز، انواع لیمو ترشو درخت کنار زیتون هندی را ببینی، چشمانت از این همه ظرفیت غنی آب و هوایی گشاد میشود و ذهنت را با طرح واره جدید راجع به آن آشنا میکند. تقریبا همه محصولات ثمر داده را با نگاه زیبای آن مرد مزه کردیم، چند ساعت گذشت و نزدیک ظهر که قصد حرکت داشتیم، مرد ما را به صرف یک غذای محلی به اسم تباهک دعوت کرد. خوراکی متفاوت که یادگار نیاکان ما در خشکاندن گوشت قرمز با ادویه نمک و انار خشک در محیط بیرون و استفاده و ذخیره آن برای یک ماه بوده است. لذت آن غذا و با چاشنی روی باز و پذیرنده آن مرد بلوچ را تا به حال هیچ کجا ندیده بودم، گرمی، صفا و قناعت را در چهره آن خانواده به زیبایی میتوانستیم ببینیم و درک کنیم. آمادگی و قصدمان را برای ادامه سفر جزم کردیم و وقت تسویه حساب و خداحافظی با آن مرد اصیل بلوچ ایرانی رسید. مبلغ دستمزد غذا و اسکان را که شنید، بر آشفته شد و با آن ته لهجه شیرینش فرمود که مهمان حبیب خداست و ما علاوه بر اینکه مهمان را دوست داریم، این کار را برای خدا انجام میدهیم و هیچ درخواستی در فرهنگ ما وجود ندارد. گفتیم مگر میشود این همه زحمت بدون مزد و آن هم برای کسانی باشد که شناختی از آنها نداریم و شاید هیچ وقت دیگر آنان را نبینیم انجام شود اما واقعا آن مرد اصیل که از لباس زیبا و باستانی زنان و مردانش هویدا بود، درسی بزرگ از انسانیت و نوع دوستی فارغ از رنگ و نژاد و مذهب داد.»
این البته تجربه مشترک بسیاری از مسافران است که به بلوچستان سفر میکنند و یک واقعیت است، از مردم بلوچ بیشتر برای ما بگویید؟
اکثر مردم بلوچ بومی سرزمینی به اسم بلوچستان واقع در جنوب شرق ایران، غرب و جنوب کشور پاکستان و غرب افغانستان قرار دارد شناخته میشوند اما جمعیت قابل توجهی از قومیت بلوچ در سایر کشورها از جمله تانزانیا، عمان، ترکمنستان و عموم کشورهای حاشیه خلیج فارس وجود دارد که معمولا تجارت و خشکسالی را علت اصلی مهاجرت آنان میداند. جمعیت این قوم را برخی منابع به بیش از 50 میلیون نفر تخمین میزنند اما به دلیل پراکندگی در کشورهای مختلف آمار دقیق رسمی از تعداد افراد با قومیت بلوچ محدود است. بلوچها غالبا به صورت قبیله ای زندگی میکنند که شاید یکی از علل حفظ لباس و آیینهای محلی نیاکانشان در قیاس با سایر قومیتها، هم نوع نگاه و زندگی باشد. از دنیای زیبای بلوچها؛ پوششی با رنگهای روشن در همه احوالات زندگی شان، نشانهایی از روحیه بالای سرزندگی، حیات مسالمت آمیز و قناعت را در بین شان جاری ساخته که کمتر جایی میتوان آن را دید. جالب است که بلوچها لباسهایشان برای مراسم عروسی و عزا یکی است، شاید تحمل غم انگیز طبیعت گرم و خشک از آنها انسانهای به مراتب قوی ساخته است. زنان این قومیت با شگفتی بی نظیر و بدون از پیش طراحی خاصی، آنچنان بر لباس تهی از طرح با سوزن و نخ نقش میبندند که رقص یک تار و پود خطا در آن دیده نمیشود. هنری که اکنون به لطف ارتباطهای مدرن فضای مجازی، جهانی شده و متقاضیانی علاوه بر هموطنان عزیز ایرانی از سایر نقاط جهان را دارد. این فرهنگ و هنر پربار و دلنشین که میتواند چشم و اندیشه هر بشری را نوازش دهد و صیقل بخش روح پر تلاطم دنیای امروزی باشد، آن طور که شایسته است استفاده نشده که هیچ، بلکه در معرض فراموشی و فرسایش قرار دارد.
از پتانسیلهای استان نیز بگویید؟
به جرات میتوان گفت که استان سیستان و بلوچستان، سرزمین گنجهای پنهان نام دارد، پتانسیل دریا، کوه، دریاچه، ریگزار، منابع طبیعی و فرهنگ بکر انسانی، آتار باستانی و هنری آن همچنان با وجود پوشش ارتباطات مخابراتی و قرن 21 بلااستفاده مانده و توجه کمی را معطوف خود کرده است. تحول اساسی را طبق فرمایشات مکرر رهبر معظم انقلاب که درک کامل و درست را به واسطه اقامت در بین مردم و فرهنگ این قوم دارند، میتوان به دست آورد و اشتغال زایی کرد، تولید را با علم زیست بوم منطقه افزایش داد و همچنین سرمایه ملی را با جذب گردشگر خارجی تقویت کرد. با همه این تفاسیر، نگرانی اهالی فرهنگ و هنر؛ از عدم برنامه ریزی اصولی و نگاه توسعه ای عمل گرا و تحول خواه اقتصادی، همچنان پابرجا است و حرکت لاکپشتی وزارت خانههای مرتبط در رابطه با استفاده از پتانسیلهای بکر فرهنگی و هنری و گردشگردی اقناع نمیکند.
به عنوان یک فعال فرهنگی بلوچ شما فکر میکنید که فرهنگ در سال رونق تولید، چه تاثیری بر اقتصاد میتواند داشته باشد؟
ما دقیقا و صراحتا میتوانیم با سرمایه گذاری بخش دولتی و خصوصی یک جهش بزرگ در تولید محصولات صنایع دستی، که برگی زرین از هنر و چیره دستی زنان و مردان این دیار است، را داشته باشیم و به حرکت کشور با عنایت به شعار جهش تولید و افزایش اشتغال و سرمایه بین مردم کمک کنیم.
نظرتان در مورد فعالیتهای صدا و سیما به عنوان یک متولی فرهنگی در استان چیست؟
الحق صدا و سیمای استانی با دوستان هنرمند بومی ما ساکن شهرستان ایرانشهر که تولید سریال هایی را در سالهای گذشته با نمایش بخشی از زبان، فرهنگ و هنر ساکنان بومی این خطه از کشور، اندکی قصور گذشتگان را در معرفی بلوچستان بپوشاند.
نظرتان در مورد فعالیتهای فرهنگی در دوران کرونا چیست؟
بهتر میبود صدا و سیمای استان حال که تجمعات گروهی مردم خاصا در ایام کرونا به حداقل رسیده است، با تولید و نشر ارزشهای فرهنگی و هنری این مردمان، لحظات سرشار از عشق و محبت را در خانوادهها با یک نگاه منطقی توام با قناعت، مهمان نوازی، عشق به هم نوع، معنویت و صداقت از قومیت بلوچ، در اذهان هموطنان مطرح میکرد.